لطافت رخ ازین بیشتر نمیباشد
که بینقاب ترا آشکار نتوان دید
عیار خوی تو پیداست از دل سنگین
اگر چه در دل خارا شرار نتوان دید
تلاش دیدن آن گلعذار سادهدلی است
به دیدهای که ره انتظار نتوان دید
به غیر رخنه دل رخنه دگر صائب
پی نجات درین نه حصار نتوان دید
برون نرفته ز خود حسن یار نتوان دید
درون بیضه صفای بهار نتوان دید
ز خون خویش ترا در نگار خواهم دست
اگر چه بر ید بیضا نتوان دید
خط عذار تو بارست بر دل عشاق
که چشم آینه را در غبار نتوان دید
به باده شفقی وقت صبح را خوش دار
که پیر میکده را هوشیار نتوان دید
ره صلاح به دست آر در جوانیها
که پیش پا به چشم مزار نتوان دید
بریز خون مرا و خمار خود بشکن
که چشم مست ترا در خمار نتوان دید
ز جوش فاخته بر سرو میخورم دل خویش
به دوش مردم آزاده بار نتوان دید
چه جای آینه کز شرم آن رخ محجوب
دلیر در رخ آیینهدار نتوان دید
بس است آنچه من از روی آتشین دیدم
در آفتاب قیامت دوبار نتوان دید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و لطافت یار پرداخته و بیان میکند که دیدن حقیقت زیباییها بدون پوشش ممکن نیست. شاعر بر دل سنگین و عمیق معشوق تأکید میکند و بیان میکند که عشق و زیبایی با انتظار و تلاش به دست میآید. همچنین اشاره به بینظیری محبوب و غیرممکن بودن دیدن صفای درونی او شده است. در ادامه، شاعر به درد و رنج عشق اشاره میکند و بر لزوم هوشیاری در جوانی و جستجوی حقیقت تأکید دارد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که زیبایی معشوق از آتشین بودن و شرم و نجابت نیز فراتر میرود و دیدن آن در زندگی واقعی غیرممکن است.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و دلربا از این بیشتر نیست که اگر پردهای از روی آن برداشته شود، نمیتوان آن را به روشنی دید.
هوش مصنوعی: شخصیت و ماهیت تو از سنگینی درونت مشخص است، حتی اگر نتوانی شعلهای را در دل سنگ سخت مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: تلاش برای دیدن آن شخص خوشظاهر، نشانه سادگی و بیپrandی است، به ویژه وقتی که دیدگاه فرد، توانایی درک واقعیات را ندارد.
هوش مصنوعی: جز چهره دل، هیچ دردی را نمیتوان درمان کرد. در این دنیای پر از حصار و موانع، هیچ راه نجاتی دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: برای دیدن زیباییهای یار، نمیتوان از خود بیرون رفت و در دنیای واقعی، شکوه و صفای بهار را نیز نمیتوان درون تاریکی یافت.
هوش مصنوعی: از خون خودم برای تو دست میزنم، هرچند که نمیتوانم مانند یک معجزه، خود را نشان دهم.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو بر دل عاشقان اثر میگذارد، به طوری که در غبار نمیتوان چشمان آینه را دید.
هوش مصنوعی: صبح را با نوشیدن شراب خوش بگذران، زیرا در این زمان نمیتوان پیری که در میکده هست را بیدار و هوشیار پیدا کرد.
هوش مصنوعی: در ایام جوانی تلاش کن تا راه درست زندگی را پیدا کنی، زیرا در زمانهای آینده، ممکن است نتوانی به خوبی انتخابهای خود را ببینی و مسیر را درست تشخیص دهی.
هوش مصنوعی: خون من را بریز و حال خراب خود را اصلاح کن، زیرا چشم مست تو را در حالت سرمستی نمیتوان مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: از شور و شوق پرندهای که به خوشی آواز میخواند، دل خود را با دیگران شریک میکنم، اما نمیتوانم بار سنگین دل آزردگی را بر دوش دیگران بگذارم.
هوش مصنوعی: آینه چهکار میتواند بکند وقتی که به خاطر زیبایی و شرم آن چهرهی خجول، کسی نمیتواند در آینه چهرهاش را ببیند؟
هوش مصنوعی: من آنچه را در آتش دیدم، کافیست؛ در روز قیامت، دیگر نمیتوانم دوباره آن را ببینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.