ز خانه مست برون آن نگار آمده بود
به اختیار نه بی اختیارآمده بود
شکفته روی وشلایین ومست وخواب آلود
به مدعای من دل فگار آمده بود
چو شاخ گل ز سراپاش خنده می بارید
گشاده روی تر از نوبهار آمده بود
خطر ز سایه خود داشت نخل نوخیزش
زبس که درخور بوس وکنار آمده بود
اگر چه بود ز مستی به هر طرف مایل
به جانب دل امیدوارآمده بود
چو آفتاب که آید برون ز چادر صبح
برون ز پرده شرم آن عذارآمده بود
پیاده بود به ظاهر چو گلبن نوخیز
ولی به بردن دلها سوارآمده بود
کمی نبود ز اسباب عیش بزمش را
برون ز خانه به قصد شکارآمده بود
هنوز بخت گرانخواب چشم می مالد
ز دولتی که مرا در کنار آمده بود
نبود شیوه او لطفی این چنین صائب
ز جذبه دل امیدوار آمده بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.