خوش آن گروه که مست بیان یکدیگرند
ز جوش فکر می ارغوان یکدگرند
نمی زنند به سنگ شکست گوهر هم
پی رواج متاع دکان یکدیگرند
حباب وار ندارند چشم بر کوثر
ز شعر های تر آب روان یکدیگرند
زنند بر سر هم گل ز مصرع رنگین
ز فکر تازه گل بوستان یکدیگرند
سخن تراش چو گردند تیغ الماسند
زند چو طبع به کندی فسان یکدیگرند
ز خوان رزق به یک رنگ چشم دوخته اند
چو داغ لاله به خون میهمان یکدیگرند
چه احتیاج به گلزار غنچه خسبان را
که از گشاد جبین گلستان یکدیگرند
یکی است گرمی گفتار ما و پروانه
که از بلندی طبع آسمان یکدیگرند
یکی است گرمی گفتار ما وپروانه
چو شمع سوخته جانان زبان یکدیگرند
در آمدم چو به مجلس سپند جای نمود
ستاره سوختگان قدردان یکدیگرند
بغیر صائب و معصوم نکته سنج وکلیم
دگر که ز اهل سخن مهربان یکدیگرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی ارتباط عمیق و محبت بین گروهی از افراد است که با همدیگر به تبادل نظر و احساسات میپردازند. شاعر به زیبایی توصیف میکند که چگونه این افراد از سخنان و افکار یکدیگر الهام میگیرند و در عین حال با هم به ایدههایی جدید دست مییابند. آنها مانند یک دنیای مشترک هستند که از احساسات مشابه و اشتراک در لذتهای زندگی بهرهمندند. شاعر به زیبایی به هنر گفتار و دوستیهای عمیق اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که این پیوندها ارزشمندتر از هر گلزار یا زیبایی ظاهری هستند. در نهایت، او از کسانی که در این مسیر از یکدیگر حمایت میکنند یاد میکند و آنان را گرامی میدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.