اگر ز چهره داغم نقاب بردارند
جهانیان نظر از آفتاب بردارند
چنان مکن که به حال خودت گذارد عشق
نه دوستی است که دست از کباب بردارند
ز چشم شور تماشاییان مشو غافل
که رنگ نشأه ز روی شراب بردارند
ز شرم وصل شدم آب دوستان چه شدند
که نخل موم من از آفتاب بردارند
اگر به مجلس روحانیان رسی صائب
بگو که قسمت ما را شراب بردارند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق اشاره دارد. شاعر از داغی که بر چهرهاش است صحبت میکند و میگوید اگر این نقاب برداشته شود، دیگران هم از نور عشق دور خواهند شد. او به دوستداشتن و عواقب آن اشاره میکند و از تمایل به توجه به چشمزخمها و تاثیرات آن بر عشق سخن میگوید. همچنین به شرم ناشی از وصال و تاثیر آن بر دوستان اشاره کرده و در انتها خواستار شراب و شادی در مجلسی روحانی میشود. در کل، شعر بازتابی از عشق، درد و آرزوی خوشی است.
هوش مصنوعی: اگر رازهای درون من از چهرهام نمایان شود، تمام مردم همچون خورشیدی که در آسمان است، از من روی خواهند گرداند و دیگر به من نخواهند نگریست.
هوش مصنوعی: عشق را طوری رفتار نکن که به حالت خودت بیتوجه باشد. این رابطه دوستی نیست که به راحتی از آن کنار بروی و دست برداری.
هوش مصنوعی: از نگاه حسودان و تماشاچیان غافل نباش، زیرا زیباییها و جلوههای فرحبخش همچون رنگ شراب از چهرهها نمایان میشود.
هوش مصنوعی: بخاطر شرم و حیا از دیدار دوستان، من به حالتی خاص در آمدهام. حالا از خودم میپرسم چرا دیگران نمیفهمند که من چگونه با دوری از محبوبم احساس میکنم و چرا آنهایی که در زندگیام بودند، مرا در این سختی تنها گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: اگر به جمع اهل علم و دین برسی، به صائب بگو که سهم ما را از شراب بردارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.