گنجور

 
صائب

به ناله ای ز دل ما چه درد می خیزد؟

ز یک نسیم چه مقدار گرد می خیزد؟

نگاه نرگس نیلوفری کشنده ترست

که فتنه از فلک لاجورد می خیزد

اگر چو صبح کشم آفتاب را در بر

همان ز سینه من آه سرد می خیزد

چو شمع موی سرم آتشین به چشم آید

ز خاک سوختگان سبزه زرد می خیزد

سپهر سفله که باشد که دست من گیرد؟

ز خاک، مرد به امداد مرد می خیزد

خرابی دل ما لشکری نمی خواهد

ز نام سیل ازین خانه گرد می خیزد

نمی رسند به درد سخن سخن سنجان

وگرنه ناله صائب ز درد می خیزد

 
 
 
عرفی

دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد

که چون فغان من از درد می خیزد

نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت

فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد

مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این

[...]

صائب تبریزی

همیشه از دل من آه سرد می خیزد

ازین خرابه شب و روز گرد می خیزد

دلیر بر صف افتادگان عشق متاز

که جای گرد ازین خاک مرد می خیزد

ستاره سوختگان فیض صبح دریابند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه