ز آه من دل سنگین یار می لرزد
ز برق تیشه من کوهسار می لرزد
به راز عشق دل بیقرار می لرزد
محیط بر گهر شاهوار می لرزد
در آب آینه لنگر فکند پرتو مهر
دل من است که بر یک قرار می لرزد
ز خویش بار بیفشان که تا ثمر دارد
چو برگ بید دل شاخسار می لرزد
چه غم ز سنگ ملامت جنون کامل را؟
که از محک زر ناقص عیار می لرزد
چو گوهری که ز آیینه باشدش میدان
عرق به چهره آن گلعذار می لرزد
چه اشک پاک توانی ز چشم مردم کرد؟
ترا که دست به نقش و نگار می لرزد
ز کار خلق گره باز چون توانی کرد؟
ترا که دست مدام از خمار می لرزد
چه گل ز دامن دشت جنون توانی چید؟
چنین که پای تو از زخم خار می لرزد
اگر چه همت آتش بلند افتاده است
به خرده ای که دهد چون شرار می لرزد
مشو ز زخم مکافات عاجزان ایمن
که برق را دل از آسیب خار می لرزد
کجا به رتبه منصور سرفراز شود؟
کسی که همچو رسن زیر دار می لرزد
به کوه اگر کمر و تاج روزگار دهد
دلش به دولت ناپایدار می لرزد
منم که بار غم عشق می برم صائب
وگرنه کوه درین زیر بار می لرزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق و نابسامان خود در عشق سخن میگوید. دل او به شدت تحت تأثیر عشق قرار گرفته و حتی دلهای سخت و سنگی دیگران نیز به لرزه در میآیند. شاعر با استفاده از تشبیهات زیبا، به تصویر میکشد که چگونه عشق و درد آن، باعث لرزیدن دل و جان او و دیگران میشود. او همچنین به ناکامیها و سختیهای عشق اشاره میکند و میگوید که در این مسیر، حتی اگر بر سختیها غلبه کند، همچنان وزنهی سنگین غم عشق بر دوش او باقی خواهد ماند. در نهایت، او به نوعی ناامیدی از ثبات و دوام زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که چطور زندگی و عشق او تحت تأثیر آسیبها و مشقات قرار دارد.
هوش مصنوعی: از غم و اندوه من، دل معشوقی که سنگین و محکم به نظر میرسد نیز به لرزه در میآید؛ همچنان که کوهها از ضربههای چکش من دچار لرزش میشوند.
هوش مصنوعی: دل انسانی که عاشق است، به خاطر رازهای عشق به شدت ناآرام و لرزان است، مانند محیطی که در اطراف یک سنگ قیمتی بزرگ و باارزش به جنب و جوش درمیآید.
هوش مصنوعی: پرتو خورشید در آب آینه میلنگر، و این پرتو نشاندهنده قلب من است که بر روی یک نقطه ثابت نمیماند و مدام در حال لرزیدن است.
هوش مصنوعی: خودت را رها کن و از بارهای سنگین و نگرانیها خلاص شو تا به نتایج مثبتی برسی. همانطور که درخت بید با برگهایش در باد میلرزد، دل تو نیز میتواند تحت تأثیر قرار گیرد.
هوش مصنوعی: چه نگران باشم از سرزنش سنگی که به جنون کامل من آسیبی نمیزند، زیرا طلای خالص از عیار نادرست میلرزد.
هوش مصنوعی: همانطور که یک مروارید درون یک آینه در اثر نور و حرکت میدرخشد، چهرهی آن دختر زیبا نیز از شادی و لطافت میلرزد و میدرخشد.
هوش مصنوعی: چقدر میتوانی از چشم مردم اشک صاف و بیآلایش بریزی؟ وقتی که تو خودت در هنرت لرزش داری و نسبت به نقشها و طراحیهای خود مطمئن نیستی.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانی مشکلات مردم را حل کنی، وقتی خودت دائماً تحت تأثیر مستی هستی و کنترلی بر خود نداری؟
هوش مصنوعی: آیا میتوانی از دشت جنون خود گلی بچینی؟ در حالی که پای تو به خاطر زخمهای خاری که خوردهای، میلرزد.
هوش مصنوعی: هرچند که تلاش و کوشش بسیار زیاد شده است، اما اندکی خشم و ناآرامی نیز وجود دارد که مانند شعلهای در حال لرزش است.
هوش مصنوعی: از زخم و درد دیوانهها غافل نباش، چرا که حتی برق هم از آسیب و خطر میترسد.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است کسی که مانند ریسمانی زیر دار به لرزه در میآید، به مقام بلند منصور دست یابد؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به مقام و قدرتی دست یابد، اگرچه ممکن است در ابتدا احساس قدرت کند، اما در دلش همیشه نگرانی از زوال و ناپایداری این مقام وجود دارد.
هوش مصنوعی: من تنها کسی هستم که بار سنگین غم عشق را بر دوش دارم و اگر نه، کوهها هم در زیر بار سنگین میلرزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز مرد کار، دل روزگار می لرزد
کمر چو راست کنم، کوهسار می لرزد
خروش بحر هماغوش اضطراب کف است
ز ناله ام فلک بی وقار می لرزد
به سرد مهری ایام تکیه نتوان کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.