ترا به یوسف مصر اشتباه نتوان کرد
قیاس آب روان را به چاه نتوان کرد
در آفتاب قیامت توان به جرأت دید
نظر دلیر در آن روی ماه نتوان کرد
به رشته گوهر شهوار می توان سفتن
به گریه در دل سخت تو راه نتوان کرد
میسرست چو از روی یار گل چیدن
ستم ز دیدن گل بر نگاه نتوان کرد
گشاره روی محال است تنگدل گردد
زمین میکده را خانقاه نتوان کرد
خموش باش که چون خامه پریشان گوی
به حرف و صوت دل خود سیاه نتوان کرد
ز بس که حسن غیور تو سرکش افتاده است
ترا نگاه به طرف کلاه نتوان کرد
چو مو سفید شود بر مدار سر ز سجود
نماز فوت درین صبحگاه نتوان کرد
توان کشید ز فولاد ریشه جوهر
ز دل به سعی برون حب جان نتوان کرد
خوش است داغ که از لخت دل برآرد دود
همین چو لاله ورق را سیاه نتوان کرد
خدا به لطف کند چاره دل صائب
که مبتلاست به دردی که آه نتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد ناتوانی انسان در تغییر و کنترل بعضی از امور زندگی است. شاعر از یوسف مصر به عنوان نماد زیبایی و کمال یاد میکند و میگوید که نمیتوان او را با چیز دیگری مقایسه کرد. او بیان میکند که دیدن حقیقت در روز قیامت و در آفتاب، برای دلیران نیز دشوار است. همچنین اشاره میکند که نمیتوان از زیباییها بهرهمند شد بدون اینکه با درد و رنج همراه باشد. از طرفی، تلاش برای تغییر احساسات درونی و دل نیز بیفایده است. در نهایت، شاعر از خداوند میخواهد که به او کمک کند تا به دردی که دچارش شده، چارهای پیدا کند. شعر به زیبایی، دشواریها و تناقضهای زندگی انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: نمیتوان تو را با یوسف مصر مقایسه کرد، همانطور که نمیتوان آب زلال را با آب چاه سنجید.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، به دلیل شدت نور و هیبت آن، نمیتوان با دلیرانهترین نگاهها به چهره زیبا و درخشان خدای متعال نگریست.
هوش مصنوعی: شاید بتوان در دل سنگی تو با اشک و ناله جایی برای حسرت و عشق پیدا کرد، اما نگهداشتن زیباییها مانند نخی از گوهر، کار آسانی نیست.
هوش مصنوعی: از آنجا که میتوان از چهره معشوق گل چید، نمیتوان از زیبایی گل که در نظر است، چشم پوشی کرد.
هوش مصنوعی: نمیتوان به راحتی از میکده به خانقاه منتقل شد؛ چون انسان با دل تنگ و خسته نمیتواند از خوشیهای زندگی فاصله بگیرد و به مکانهای معنوی روی آورد.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا مانند قلمی که به هم ریخته است، نمیتوانی با کلمات و صداهای دلتنگیات، غم خود را بیان کنی.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت زیاد تو، انسان نمیتواند به سر خود کلاه بیندازد و توجهی به دیگر چیزها داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی موهایم سفید شود و بر سرم به دور بگردد، در این صبحگاه نمیتوانم از سجده نماز غافل شوم.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش میتوان از سختیها و مشکلات عبور کرد، اما نمیتوان به راحتی عشق و علاقه قلبی را از دل بیرون کرد.
هوش مصنوعی: داغ و درد دل انسان باعث میشود که احساسات او به صورت بخار و دود از دلش به بیرون بیاید. اما مانند لالهای که گلبرگهایش سیاه نمیشود، نمیتوان این درد را به سادگی خاموش کرد یا محو کرد.
هوش مصنوعی: خداوند با مهربانی خود، راهی برای درمان دل صائب میگشاید؛ چرا که او به درد و بیماریای دچار است که نمیتواند حتی آهی بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.