گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

صراحیی که دم صبح قلقلی دارد

چو بلبلی است که مد نظر گلی دارد

زبان شانه ز وصفش به یکدیگر پیچید

کجا بهشت چو آن زلف سنبلی دارد؟

سرم ز شعله سودا چو دود می نگرد

مگر دلم سر پیوند کاکلی دارد؟

ز حال صائب و نومیدیش چه می پرسی

نمی رسد به تو دستش، توکلی دارد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode