کجا حریص ملول از گزند می گردد؟
که خاک در دهن حرص قند می گردد
ازان نگاه تو چون تیر می خلد در دل
که گرد آن مژه های بلند می گردد
به گرد آتش روی تو خال از شوخی
گمان برند که همچون سپند می گردد
نوای خارج منصور از تهی مغزی است
صدا ز کاسه خالی بلند می گردد
اثر در آن دل سنگین نمی کند صائب
به سنگ ناخن من گرچه بند می گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.