گر ز رخسار شوی باغ و بهارم چه شود؟
سبز اگر از تو شود بوته خارم چه شود؟
پیش ازان دم که رود کار من از دست برون
گر تو بیرحم کنی چاره کارم چه شود؟
از تماشای تو از دل سیهی محرومم
صیقلی گر کنی آیینه تارم چه شود؟
غنچه از باده نگردد گل خمیازه من
اگر از بوسه کنی رفع خمارم چه شود؟
در گره می فتد از بند قبا رشته شوق
یک ته پیرهن آیی به کنارم چه شود؟
بعد عمری که به دلجویی من آمده ای
نشوی راهزن صبر و قرارم چه شود؟
چون نچیدم گلی از روی تو ایام حیات
اگر از چهره شوی شمع مزارم چه شود؟
کرد چون مرگ ز دامان تو دستم کوتاه
نکشی دامن خود گر ز غبارم چه شود؟
چون به خلوت ندهی راه من از ناز و غرور
نکنی دور اگر از راهگذارم چه شود؟
ماه نو بدر شد و پرتو خورشید بجاست
کامیاب از تو شود گر دل زارم چه شود؟
نیست چون لایق رخسار تو گلگونه من
دست رنگین کنی از خون شکارم چه شود؟
تا کنم خون به دل از حسرت دیدار ترا
گر کنی یک دو نفس آینه دارم چه شود؟
صائب از داغ سراپا شده ام چشم امید
شمع بالین شود آن لاله عذارم چه شود؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مضامین عاشقانه و اندوهناک پرداخته و به زیبایی معشوق و تاثیرات آن بر خود اشاره میکند. او از بیرحمی معشوق و عواقب ناگوار آن میگوید، و از حسرت دیدار و بوسههای او سخن میگوید. شاعر به خود میگوید که اگر معشوق به او توجه نکند، چه بر سر او خواهد آمد و هر یک از ابیات به نوعی نشاندهنده یأس و ناامیدی اوست. در نهایت، شاعر از درد و زخم عشق و longing خود مینالد و امیدوار به بهبود وضعیتش با جلب توجه معشوق به خود است.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات زیبایی و طراوت باغ و بهار را داشته باشد، چه اهمیتی دارد؟ اگر من از تو سبز شوم ولی در واقع بوته خاری باشم، چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: قبل از اینکه کارهایم از دستم خارج شود، اگر تو بیرحم باشی، چه راه حلی برای مشکل من وجود خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: من از دیدن تو محرومم و دل تیرهام مثل آینهای کدر است. اگر تو به من توجه کنی و من را صاف کنی، چه تغییری خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: اگر غنچه به آب خوشی آغشته نشود، به گلی تبدیل نخواهد شد. حالا اگر من با بوسهای از تو مست شوم و خستگیام برطرف شود، چه اتفاقی میافتد؟
هوش مصنوعی: اگر رشته شوقی که در دل دارم از بند لباس یک ته پیرهن بگیرد و در گرهاش بیفتد، وقتی تو به کنارم بیایی، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هوش مصنوعی: بعد از سالها که به خاطر من به دیدارم آمدهای، نکند که آرامش و صبر من را از بین ببری؟
هوش مصنوعی: وقتی که در زندگی نتوانستم گلی از زیبایی تو بچینم، اگر بروی و از چهرهات دور شوم، سرنوشتم چه خواهد شد؟
هوش مصنوعی: وقتی که مرگ به سراغ من میآید و نمیتوانم دامن تو را بگیرم، تو هم اگر دامن خود را از من دور کنی، چه اهمیتی دارد که من چقدر آلوده و غبارآلود هستم؟
هوش مصنوعی: وقتی که در تنهایی خود هیچ جایی به من نمیدهی و از ناز و خودخواهیات دور نمیکنی، اگر از مسیر تو عبور کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هوش مصنوعی: ماه نو پیدا شد و نور خورشید میتابد. اگر دل افسرده من از تو شاد شود، چه اهمیتی دارد؟
هوش مصنوعی: هیچ چیز به زیبایی چهره تو نیست. اگر دستم را از خون شکارم رنگین کنی، چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: برای اینکه از حسرت دیدن تو دلم پر از خون شود، اگر تو یک یا دو نفر را ببینی، چه مشکلی دارد که من هم آینهای داشته باشم؟
هوش مصنوعی: من از داغ و درد به شدت رنج میبرم و دلخوشیام این است که شمع کنار بستر من، گلی زیبا مثل لاله صورت من را روشن کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.