از ریاضت دل اگر آینه پرداز شود
چون صدف مخزن چندین گهر راز شود
طاقت حرف سبک نیست گرانقدران را
کاه، دیوار مرا شهپر پرواز شود
نبود سیرت شایسته خودآرایان را
که برون ساز محال است درون ساز شود
شده یک شهر به امید خرابی معمور
تا که را جلوه او خانه برانداز شود
نیست جز گوش گران، بار درین قافله ها
به چه امید جرس زمزمه پرداز شود؟
بر دل ساده من فکر علایق بارست
نقش بر بال و پرم چنگل شهباز شود
مغتنم دان دلت از عشق اگر گشت دونیم
کاین دری نیست به روی همه کس باز شود
نفس گرم من از بس جگرش سوخته است
کوه را ناله من سرمه آواز شود
شود از هستی خود در دو نفس پاک فروش
هرکه چون صبح به خورشید نظرباز شود
نیست در طالع شیرین سخنان آزادی
جای رحم است به طوطی که سخنساز شود
دل ما نیست تنک ظرف شکایت صائب
صبح محشر سر این شیشه مگر باز شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعاتی چون عشق، آزادی و خودآگاهی میپردازد. شاعر ابتدا به ریاضت دل اشاره میکند و آن را به آینهای که رازهای عمیق را نشان میدهد، تشبیه میکند. او همچنین به ناتوانی انسانها در بیان احساسات عمیق و واقعی خود اشاره میکند و میگوید که با وجود تلاش، برخی افراد نمیتوانند به درون خود پی ببرند.
شاعر از امید و آرزو صحبت میکند و به ناکامیها در زندگی اشاره مینماید. او به جستجوی حقیقت و بازخوردهایی که از زندگی میگیرد، تأکید دارد. در انتها، به آزادی بیان و دلتنگیهای انسانی پرداخته و میگوید که دل انسان زودگیر و تنک ظرف است و در نهایت نیاز به فضای بیشتری برای باز شدن دارد.
هوش مصنوعی: اگر دل با زحمت و تلاش روحانی پاک شود، مانند صدفی میشود که درونش گوهری از رازها و اسرار ارزشمند نهفته است.
هوش مصنوعی: حرفهای بیارزش برای انسانهای بااحترام و دارای ارزش معنوی تحملپذیر نیست. اما برای من، این کلمات ناچیز میتوانند مانند دیواری باشند که پرواز و آزادی من را محدود میکند.
هوش مصنوعی: سیرت و رفتار افرادی که به خودآرایی میپردازند هرگز به خوبی آنها نیست و نمیتوانند با ظاهرسازی واقعیات درون خود را تغییر دهند.
هوش مصنوعی: شهر به طور کلی منتظر و آماده است تا از خرابکاریهایی که ممکن است به وجود بیاید بهرهبرداری کند، به امید اینکه زیبایی و جذابیت خاصی در آن پیدا شود که باعث تخریب بعضی از ساخت و سازها بشود.
هوش مصنوعی: تنها گوشهای حساس و شنوا وجود دارند، در این کاروانها با چه امیدی صدای جرس میتواند پخش شود؟
هوش مصنوعی: در دل ساده من، افکار و علاقهها مانند نقشی جاودانه نقش بستهاند و بر بال و پرم، شگفتی و زیبایی پرندهای بزرگ و با شکوه به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: اگر دلت از عشق پاره شد، این را یک فرصت بدان، زیرا که در این دنیا درهایی وجود دارد که به روی همه باز نمیشود.
هوش مصنوعی: نفس گرم من به دلیل دردهای زیادی که کشیدهام، آنقدر ناله میکند که صدایش میتواند کوهها را تحت تأثیر قرار بدهد.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند صبح به خورشید نگاه کند و در دو نفس از وجود خود بهراست بپردازد، به پاکی میرسد و از بند هستی رها میشود.
هوش مصنوعی: در سرنوشت سخنان شیرین، جایی برای رحم و احساس نیست، همانطور که برای طوطیای که به سخن گفتن میافتد، جایی برای احساسات واقعی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دل ما جایی تنگ نیست برای ابراز شکایت. آیا در روز قیامت این شیشهٔ دل باز خواهد شد تا این悴شکایتها را بگوییم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط ازان صفحه رخسار سخنساز شود
طوطی از پرتو این آینه غماز شود
در ته زلف، رخش پرده گداز نظرست
آه ازان روز که این آینه پرداز شود
از نظربازی بی پرده ارباب سخن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.