دل خالی ز هوس خلوت جانانه بود
شیشه چون شد تهی از باده پریخانه بود
دلش از کوتهی رشته عمرست کباب
گریه شمع نه در ماتم پروانه بود
شکن زلف تو از خال فریبنده ترست
گره دام تو دلچسب تر از دانه بود
بی جنون دایره حسن بود بی پرگار
مرکز حلقه اطفال ز دیوانه بود
دایم از کیف دو بالاست دماغش بر تخت
هرکه را تاج و نگین، شیشه و پیمانه بود
بخت سبزی که توانگر به دعا می طلبد
قانعان را به نظر سبزه بیگانه بود
خرج من دایم از اندازه دخل است زیاد
مور در خرمن من بیشتر از دانه بود
لب پیمانه بود نقل شرابم صائب
مطرب محفل من نعره مستانه بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.