ما به ساقی و حریفان به شراب افتادند
ما به سرچشمه و یاران به سراب افتادند
ثمر از ماست اگر برگ دگرها بردند
گوهر از ماست اگر خلق در آب افتادند
خبر از داغ جگرسوز غریبان دارند
موجهایی که ز دریا به سراب افتادند
پشت دادند به دیوار صدف چون گوهر
قطره هایی که به دریا ز سحاب افتادند
آه افسوس بود حاصل معمارانی
که به تعمیر من خانه خراب افتادند
در چمن رشک بر آن بال فشانان دارم
که به سرپنجه شاهین و عقاب افتادند
شب زلف تو چه افسانه ندانم سر کرد
عاملانی که به دیوان حساب افتادند
دل معمور از آن قوم طلب کن صائب
که به یک جلوه مستانه خراب افتادند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.