چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شوخی حسن نماند به ته پرده شرم
برق را ابر محال است به زنجیر کشد
صدف ما به رگ ابر دهن وا نکند
زخم ما آب ز سرچشمه شمشیر کشد
نتواند سخن عشق کشید از من، غیر
بیجگر طعمه چسان از دهن شیر کشد؟
به خرابی چو توان گشت ز سیلاب ایمن
چه ضرورست کسی منت تعمیر کشد؟
هرکه داند کرم از عفو چه لذت دارد
خجلت جرم ز ناکردن تقصیر کشد
خواب سودازدگان مشق جنون است تمام
از معبر چه کسی منت تعبیر کشد؟
گره رشته بود مانع جولان گهر
دل چسان پای ازان زلف گرهگیر کشد؟
نیست چون دامن صحرای طلب را پایان
به چه امید کسی زحمت شبگیر کشد؟
می شود رزق کمان دست نوازش صائب
گرچه بر خاک هدف را کشش تیر کشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به زیبایی حالات انسانی و عشق را با تصاویری زیبا و سمبلیک بیان میکند. او اشاره میکند که عشق و احساسات انسانی از چنگال روزگار نمیتوانند رهایی یابند و در برابر سختیها و آسیبها قرار میگیرند. عشق به عنوان نیرویی است که تنها برخی از آن بهرهمند میشوند و هیچ چیز نمیتواند مانع از بروز آن شود. شاعر همچنین به پیچیدگیهای زندگی و تلاش برای یافتن معنا و آرامش اشاره میکند و نشان میدهد که در این مسیر، عبور از مشکلات و مسئولیتها الزامی است. نهایتاً، اشعار به نوعی دعوت به پذیرش واقعیتهای زندگی و نسبت به عشق و جستجو برای معناست.
هوش مصنوعی: چند بار میتوان به انگشت کسی وابسته بود و از او شیر بگرفت؟ تا چه زمانی میتوان از کیستی خاصی بهرهمند شد و از آن استفاده کرد؟
هوش مصنوعی: شوخی حسن دیگر تمام شده و رازها فاش شده است. ابر نمیتواند برق را به زنجیر بکشاند و این امر ممکن نیست.
هوش مصنوعی: صدف ما نمیتواند زخمهای ما را بپوشاند، زیرا زخمهای ما به اندازهای عمیق هستند که مانند آب از سرچشمهای خطرناک جاری میشوند.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند از من سخن عاشقانهای بگوید، چون چگونه ممکن است کسی طعمهای را از دهان شیر بهراحتی بگیرد؟
هوش مصنوعی: اگر در برابر سیلاب امنیتی وجود ندارد و خرابی حتمی است، چرا باید کسی منتظر باشد تا دیگران آن را تعمیر کنند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که بزرگواری و بخشش را بشناسد، لذت آن را درک میکند و از احساس شرمندگی بابت گناهی که انجام نداده، رنج میکشد.
هوش مصنوعی: نابرده رنج، میسر نیست ناز! خواب کسانی که دچار عشق و شیدایی هستند، در واقع نوعی آموزش جنون و دیوانگی است. حالا باید مشخص شود که چه کسی زحمت تعبیر و تفسیر این خوابها را به خود میدهد!
هوش مصنوعی: اگر گرهای در رشته وجود داشته باشد، چگونه میتوان جوهر عشق را آزاد کرد؟ چگونه میشود که قلبی که در زلف پیچیده است، پای خود را از این گره بیرون بکشد؟
هوش مصنوعی: در دامن سینهی طبیعت و جستوجوی حقیقت، پایانی وجود ندارد. پس، چه امیدی وجود دارد که کسی در نیمههای شب خود را به زحمت بیاندازد و تلاش کند؟
هوش مصنوعی: هرچند که تیر به هدفی در خاک شلیک میشود، اما میتوان از طریق دست نوازش، روزی و برکت را به دست آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.