گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

اشک را دیده من گوهر غلطان سازد

آه را سینه من سنبل و ریحان سازد

هست چون تیغ دودم در نظر غیرت من

حسن را آینه هر چند دو چندان سازد

گریه از جا نبرد حسن گران تمکین را

سرو را آب محال است خرامان سازد

پرده پوشی طمع از پرده دران نتوان داشت

چون کسی عیب خود از آینه پنهان سازد؟

شور محشر که کند زیر و زبر عالم را

وقت ما را نتوانست پریشان سازد

عیب خود صاف ضمیران نتوانند نهفت

مرده را آب محال است که پنهان سازد

زرد رویی نکشد روز قیامت صائب

هر که با خون دل از نعمت الوان سازد