گنجور

 
صائب تبریزی

حسن در خانه زین جلوه دیگر دارد

در نگین خانه، نگین جلوه دیگر دارد

عالم آشوب بود شور قیامت، لیکن

خنده های نمکین جلوه دیگر دارد

از افق گرچه مه عید خوش آینده بود

چین بر آن طرف جبین جلوه دیگر دارد

عشق بی پرده شود حسن چو در پرده رود

در صدف در ثمین جلوه دیگر دارد

قدم از رخنه دیوار به گلشن مگذار

حسن خوبان ز کمین جلوه دیگر دارد

ساده لوحی بود آیینه صد نقش مراد

شد چو بی نام نگین جلوه دیگر دارد

شوخی سیل ز ویرانه نماید صائب

می به دلهای غمین جلوه دیگر دارد