اگر درد مرا زان بیمروت چاره میآید
نه آخر چشمه هم بیرون ز سنگ خاره میآید؟
کلیدی نیست غیر از سخترویی قفل مطلب را
به آهن این شرر بیرون ز سنگ خاره میآید
کدامین خانه پرداز است در جانم نمیدانم
که جای اشک از چشمم دل آواره میآید
نمیبیند به دنبال خود از حرص طلب غافل
وگرنه روزی از دنبال روزیخواره میآید
نظر بر چشم شیر انداختن بندد دهانش را
تو گر ثابت قدم باشی چه از سیاره میآید؟
بلا در آستین بسیار دارد گوشه عزلت
که گل از شاخ بیرون با دل صدپاره میآید
نوازش در مقام معذرت کم نیست از ریزش
که گاهی کار شیر از جنبش گهواره میآید
به غیر از بیکسی صائب که میگیرد خبر از من
که از یاران به سروقت من بیچاره میآید؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه جانان کشتهاش را از پی نظاره میآید
که خورشید قیامت از برای چاره میآید
صدای صاحب دل، اهل غفلت را کند واقف
که ز آواز جرس گم گشتهٔ آواره میآید
مگر در پرده کاری کرده آه [و] نالهٔ بلبل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.