به آسانی به روی زرد ما کی رنگ می آید؟
به دور ما می لعلی برون از سنگ می آید
تپیدنهای دل در گوش من آهسته می گوید
که از تمهید صلح یار بوی جنگ می آید
اگر سیل سبکرفتار در دنبال من باشد
همان از خواب سنگین، پای من بر سنگ می آید
من دیوانه بی اودر حریم خلد اگر باشم
گل و شبنم به چشمم دامن پر سنگ می آید
زعشق پاکدامن حسن سرکش وحشتی دارد
که طوطی در نظر آیینه را چون زنگ می آید
نمی گردد حجاب اهل بینش عالم صورت
به چشم می شناسان نشأه پیش از زنگ می آید
زحسن عاقبت نومید نتوان شد به دل سختی
نه آخر ناقه صالح برون از سنگ می آید؟
زخاک افسرده تر، از باد سر گردانترم صائب
علاج درد من از آب آتش رنگ می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز سبزی گر برون گردون مینارنگ می آید
مرا آیینه دل هم برون از زنگ می آید
ز بس رگ بر تنم گردیده خشک از ناتوانی ها
به گوشم از خراش سینه بانگ چنگ می آید
نباشد بیش ازین صائب عیار پستی طالع
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.