گهر نشمرده می ریزند بر کوته زبان اینجا
سخن بی پرده می گویند باگوش گران اینجا
سبکروحانه خود را بر دم تیغ شهادت زن
به کوری خرج خواهی کرد تا کی نقدجان اینجا؟
ز بخت سبز بیزارند، حیران گشتگان تو
نمی گیرد به خود عکس چمن آب روان اینجا
به خون عاجزان چرخ سیه دل تشنه تر باشد
سر شبنم کند خورشید تابان بر سنان اینجا
که می آید برون از عهده دریای شکر او؟
چه سازد گر نگردد آب، شمشیر زبان اینجا؟
ز صحرای تعلق چون کسی سالم برون آید؟
زمین گیرست از تر دامنی ریگ روان اینجا
به ناکامی سرآور تا به کام دل رسی صائب
نراند هر که کام از خود، نگردد کامران اینجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به همواری توان بردن سبق از همرهان اینجا
به خودداری توان افتاد پیش از کاروان اینجا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.