به ناز افراختی قامت فلکها در سجود آمد
زمی افروختی رخسار، آتش در وجود آمد
نمود این جهان بودی ندارد، بارها دیدم
من و تنگ دهان او که بود بی نمود آمد
که باور می کند از ما اگر مژگان تر نبود؟
که از حلوای بی دود تو ما را رزق دود آمد
نه تنها سیلی عشق تو ما را رو سیه داد
مکرر چهره یاقوت ازین آتش کبود آمد
ندانم چیست مضمون خط ساغر، همین دانم
که تا از زیر چشمش دید مینا در سجود آمد
نمی دانم که بود این آتشین جولان، همین دانم
که تا پا در رکاب آورد، در خاطر فرود آمد
مگر بر بال دارد نامه قتل مرا صائب؟
که مرغ نامه بر از کوی او این بار زود آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت عشق و شوق نسبت به معشوق میپردازد. شاعر با تصاویری از آسمان، آتش و ساغر، حالتهای مختلف عشق و جذابیتهای آن را توصیف میکند. او بر این نکته تأکید دارد که وقوع عشق و زیباییهای آن چقدر عمیق و تأثیرگذار است. همچنین به جمع کردن احساسات و تأمل در مورد اثرات عشق اشاره میکند و در نهایت به حسرت و درد ناشی از این محبت اشاره مینماید. در کل، شعر احساسات عمیق و زیبای عاشقانه را با زبان مجازی و دلنشین بیان میکند.
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و ناز خود قامت آسمان را به بلندای خود بالا بردی و زمین در برابر تو به سجده افتاد، زیرا چهرهات مانند آتش در وجود انسانها شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: این دنیا به خودی خود شکلی ندارد و من بارها شاهد بودهام که او، با دهانی بسته و بینمود، به وجودش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: کیست که با دیدن مژگان تر ما باور کند که ما چه احساسی داریم؟ مثل حلوای خوشمزهای که بوی دود نمیدهد، ما هم از چیزی که هستیم به دیگران چیزی میدهیم که با آنچه در واقعیت هستیم متفاوت است.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شد که ما رسوا شویم و چهره یاقوت به دلیل این آتش کبود، مدام تغییر کرده است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه معنایی در خط دور ساغر نهفته است، اما همینقدر میدانم که وقتی او را از زیر چشمم دیدم، مینا به حالت سجده در آمد.
هوش مصنوعی: نمیدانم این شور و حرارت از کجا آمده است، اما میدانم که وقتی کسی در حالی که آماده است به میدان بیاید، این احساس در ذهن من نقش میبندد.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که نامهای به دستم برسد که خبر از مرگ من بدهد؟ چرا که پرندهای که نامهها را میآورد، این بار به سرعت از کوی او بازگشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دگرباره سر مستان ز مستی در سجود آمد
مگر آن مطرب جانها ز پرده در سرود آمد
سراندازان و جانبازان دگرباره بشوریدند
وجود اندر فنا رفت و فنا اندر وجود آمد
دگرباره جهان پر شد ز بانگ صور اسرافیل
[...]
ز هستی قطعکن گر میل راحت در نمود آمد
چو حیرت صاف ما در دست تا مژگان فرود آمد
نماز ما ضعیفان معبد دیگر نمیخواهد
شکستآنجا کهشدمحرابطاقتدرسجود آمد
چه دارد سیر امکان جز امید خاک گردیدن
[...]
عطا فرمود حق دختی نزد حاجی محمد را
که مضمونی به مولودش مرا بس خوش نمود آمد
صفائی بی چرا بسرای تاریخ ولادت را
قرینه چون پری از جن و دیوی در شهود آمد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.