زروی لاله رنگت آب رونق از چمنها شد
گل بی خار در عهد تو خار پیرهنها شد
اگر شام غریبان نسخه از زلف تو بردارد
همه صاحبدلان آواره خواهند از وطنها شد
ندارد راه کثرت در حریم وحدت یوسف
حجاب دیده کوتاه بینان پیرهنها شد
دل بی آرزو را دامن پاک از هوا گیرد
زروشن گوهری گستاخ شبنم در چمنها شد
قدم بیرون منه تا ممکن است از گوشه عزلت
که عمر شمع صرف اشک و آه از انجمنها شد
گوارا باد صحبتها به نقد وقت نشناسان
که ما را کنج عزلت خوشتر از کنج دهنها شد
چو دام زیر خاک آید به چشم خلق هر سطری
زبس گرد کسادی پرده روی سخنها شد
ز زهر تلخکامی سبز شد بال و پرم صائب
که چون طوطی مرا گفتار نقل انجمنها شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و تاثیرگذاری یک انسان خاص (معشوق) میپردازد. شاعر به تصویر سازی از لطافت و زیبایی معشوق با استفاده از نمادهای طبیعت، مانند لاله و چمن، میپردازد. او همچنین به احساسات و آرزوهای دل خود اشاره میکند و حسرت دوری از معشوق را بیان میکند. در این شعر، عزلت و گوشهگیری نیز مطرح شده و شاعر به اهمیت گفتگو و ارتباط میان افراد اشاره میکند. در نهایت، شاعر به تلخیهای زندگی و دلتنگیاش در دوری از معشوق میپردازد و احساس تنهایی و ناکامی خود را در قالب تصاویر زیبا و شاعرانه بیان میکند.
هوش مصنوعی: رنگ زیبای چهرهات باعث شده است که چمنها سرشار از زندگی و طراوت شوند و در دوران تو، گلها بدون خار رشد کنند و خارها از لباسها کنار بروند.
هوش مصنوعی: اگر شبهای غریب، نقش زیباییهای زلف تو را ببیند، همه خوبیمردان از سرزمینهای خود آواره و دور خواهند شد.
هوش مصنوعی: در دنیای وحدت و یگانگی، راهی برای تعدد و کثرت وجود ندارد. مانند یوسف که به خاطر حجاب و کوتاه بینی برخی، در پوششهای مختلف پنهان شده است.
هوش مصنوعی: دل بی آرزو مانند جامهای پاک و خالی از هوس، میتواند به خوبی از زیباییها و خوبیهای زندگی بهرهبرداری کند. همچون گوهری درخشان و شجاع که در میان قطرات شبنم بر گلها درخشش دارد، دل انسان نیز در میان زیباییهای طبیعت میدرخشد.
هوش مصنوعی: از جایی که به دوری و تنهایی نشستهای، قدمت را بیرون بگذار و به اجتماع بپیوند، زیرا عمرت مثل شمع در حال سوختن سپری شده و فقط در اندوه و گریه گذشته است.
هوش مصنوعی: بگذارید گفتوگوها لذتبخش باشد برای کسانی که ارزش زمان را نمیدانند، چون ما در گوشهی تنهاییمان از حرفهای بیمحتوا و بیفایده بهتر میدانیم.
هوش مصنوعی: زمانی که دامنههای زیر خاک به چشم مردم نمایان میشود، هر کلمهای به خاطر نبودن رونق و کسادی، مانند پردهای بر روی سخنان قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: از تلخی ناکامیام، بال و پرم سبز و سرسبز شد. صائب، مانند طوطی که داستانهای محافل را نقل میکند، من هم سخنانی را به زبان میآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گوشه گیران را
ز شادی بخیه های خرقه ها چاک کفن ها شد
پر از مضمون عبرت مانده ام، پیچیده طوماری
ز پیری قامت فرسوده ام، صرف شکن ها شد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.