مرا چون دل تپد در بر، دل جانانه می لرزد
که شمع از بال و پر افشانی پروانه می لرزد
گرانی می کند دست تهی بر نخل بارآور
چو افتد در میان عاقلان دیوانه می لرزد
نلرزد بیجگر از تیغ لنگردار چندانی
که از قرب گرانجانان دل فرزانه می لرزد
اگرچه بی طلب رزقش به پای خویش می آید
همان مرغ قفس را دل به آب و دانه می لرزد
بود در ملک هستی حکم سیلاب فناجاری
که بر خود کوه و کاه اینجا به یک دندانه می لرزد
دل آگاه چون از رگ غافل می تواند شد؟
زبیم آسیا در خوشه دایم دانه می لرزد
چه دست و پا تواند زد دل بی دست و پای من؟
که از زلف گرهگیر تو دست شانه می لرزد
غم جان گرامی نیست یک مو تن پرستان را
که جغد از گنج گوهر بیش بر ویرانه می لرزد
نریزد چون دل از بیگانگان در دامنم صائب؟
که از آواز پای آشنا این خانه می لرزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات عمیق و تنشهای روحی میپردازد. او میگوید که دلش به خاطر عشق و دلدادگی میلرزیده و این لرزش به نوعی ناشی از عشق و وابستگی به معشوق است. همچنین، او به صفت «دست تهی» اشاره میکند که نشاندهنده بیچیزی و ناکامی است و به تبع آن، عاقلان و دیوانگان نیز از این وضعیت متاثر میشوند.
شاعر به پایبندی به عشق اشاره دارد و این که دلش در مقابل زیباییها و فراق میلرزد. او میگوید که عشق و وابستگی به معشوق، همچون یک نیروی طبیعی، همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد و حتی در وجود خود احساس عدم ثبات میکند. در نهایت، شاعر به قدرت آشنا و آشنا بودن اشاره میکند که باعث میشود او از بیگانگان دوری کند و احساس لرزشی ناشی از آشنایی و نزدیکی را تجربه کند.
هوش مصنوعی: وقتی دل من به عشق تو تپش میزند، دل جانان نیز به لرزه درمیآید، همچنان که شمع از پرواز و زیبایی پروانه میلرزد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی با دست خالی به نخل پربار نزدیک میشود، نشاندهنده این است که او نمیتواند از آن بهرهبرداری کند. این وضعیت باعث میشود حتی افراد منطقی هم دچار شک و تردید شوند و رفتار غیرعاقلانهای از خود نشان دهند.
هوش مصنوعی: دل بزدلی از تیغ خطر نمیترسد، اما دل خردمند از عشق و محبت گرانبها میلرزد.
هوش مصنوعی: هرچند که روزی به طور طبیعی و بدون درخواست به انسان میرسد، اما آن پرندهای که در قفس است، باز هم به خاطر آب و دانهاش نگران و مضطرب است.
هوش مصنوعی: در دنیای موجود، یکی از قوانین طبیعی مانند طغیانی است که بر اجسام بزرگ و کوچک تأثیر میگذارد و همواره باعث لرزش آنها میشود.
هوش مصنوعی: دل آگاه چگونه میتواند از رگ و پی خود غافل شود؟ در حالی که دانه در خوشه، به خاطر ترس از آسیاب دائم میلرزد.
هوش مصنوعی: دل بیدست و پا چگونه میتواند تلاش کند؟ زیرا به خاطر زلف گرهخورده تو، دست و شانهام لرزان است.
هوش مصنوعی: غم زندگی برای کسی که تنها به تن پرستی و لذتهای زودگذر میپردازد، به اندازهای ارزش ندارد که جغد در جستجوی گنج و ثروت، حتی از یک ویرانه نیز ترس و لرزی به خود راه میدهد. یعنی کسانی که فقط به دنیا میپردازند، به عمق واقعی زندگی پی نمیبرند و در مقابل ارزشهای بالاتر بیتفاوت هستند.
هوش مصنوعی: چرا وقتی دل از بیگانگان پر از ناراحتی شده، باید در آغوشم بریزد؟ چون صدای قدم آشنا باعث میشود که این خانه متزلزل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.