از صبوری در گشاد کارها بگزین کلید
بر نیاید هیچ قفل محکمی با این کلید
بند دست و پاست سامان جهان، اما به جود
می توان زین قفل آهن ساختن چندین کلید
خواب غفلت بند بر چشم و دلت بنهاده است
ورنه اندر آستین توست ای مسکین کلید
در مصاف سخت رویان جهان سستی مکن
قفل آهن را نمی سازد کسی مومین کلید
گرچه همت می گشاید کارهای سخت را
از دل صد چاک کن دندانه های این کلید
نیست ممکن واشود دل بی سخنهای لطیف
کز نسیم صبح دارد غنچه نسرین کلید
نیست یک مشکل که نگشاید به آه نیمشب
راست می آید به هر قفلی که باشد این کلید
پرده گوش ترا کرده است غفلت آهنین
ورنه هر دم حلقه بر در می زند چندین کلید
با گرانان صائب از راه سبکروحی در آی
بیشتر از چوب می دارد در سنگین کلید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.