دل نیاسود از تردد تا نشد منزل سفید
کرد ما را رو سفید آخر، که روی دل سفید!
بوی پیراهن نیامد، پیر کنعان تا نکرد
از دو چشم خود در دولتسرای دل سفید
چشم ما آب سیاه آورد از بس انتظار
تا شد از دامان صحرای طلب منزل سفید
حلقه بیرون در آتش است از نور شمع
چون سپند ما تواند شد درین محفل سفید؟
شد زلخت دل یکی صد آبروی چشم ما
کرد گوهر روی این دریای بی حاصل سفید
در جواب تلخ دادن ترشرویی می کنند
چون شود در عهد این بی حاصلان سایل سفید؟
همت ما صرف در پرداز دل شد از جهان
ما همین یک خانه را کردیم ازین منزل سفید
گر به دریا سایه اندازد گلیم بخت ما
در شبستان صدف گوهر شود مشکل سفید
کلک صائب تازه شد تا این غزل را نقش بست
روی دهقان را کند سرسبزی حاصل سفید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی آرزوها و مشکلات عاطفی فردی است که در پی یافتن آرامش و دلخوشی است. شاعر از تردد و بیقراری خود میگوید که نتوانسته به مقصد و خانهی آرامش (منزل سفید) برسد. او به بوی پیراهن معشوق و انتظار طولانیاش اشاره میکند و توصیفی از حالاتی چون عشق، حسرت و تلاشهایش را ارائه میدهد. در نهایت، این شعر نشاندهندهی تلاشهای سخت برای دستیابی به شادابی و رضایت در دل و زندگی است.
هوش مصنوعی: دل آرام نگرفت از رفت و آمدها تا زمانی که به مقصدمان رسیدیم. حالا ما را با افتخار سفیدرو کردهاند، چون دل ما هم روشن و پاک شده است!
هوش مصنوعی: بوی پیراهن نیامد، یعنی نشانهای از محبوب دیده نمیشود و پیر کنعان به معنای کسی که عمرش دراز است و تجربههای زیادی دارد، تا زمانی که از چشمان خود اشک نریزد و در دلش غم نداشته باشد، نمیتواند به احساس خوشبختی و آرامش دست یابد. در واقع، به نوعی بیان میکند که برای رسیدن به شادی و آرامش، باید از دل و احساسات خود بگذریم و این نشانهها را درک کنیم.
هوش مصنوعی: چشم ما از شدت انتظار، به حالت گریه درآمده و اشکهایمان سیاه و تیره شده است. تا اینکه بالاخره در پایان این انتظار، به مقصدی روشن و دلپذیر در دشتهای جستجو رسیدیم.
هوش مصنوعی: این بیت به تضاد بین نور و تاریکی اشاره دارد. در اینجا، حلقهای که در بیرون وجود دارد و حرارت آتش را حس میکند، به نور شمع که در درون یک محفل است، مینگرد. شاعر به این نکته اشاره دارد که وجود روشنایی و جو گرم و صمیمی در محفل، میتواند روح جمعی و سفیدی را در آن فضا ایجاد کند، بر خلاف تاریکی و تنهایی در بیرون. به این ترتیب، شاعر به زیباییهای موجود در جمع و تاثیر مثبت آن بر روح انسان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل یکی از ما که دچار عشق و غم شده، به خاطر زیبایی و جذابیت چشمهای معشوق، ناگهان به زلالی و روشنی مانند گوهر تبدیل شده است، در حالی که خود ما دچار بیحاصلی و ناامیدی در این دریای زندگی هستیم.
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو تلخی میکند و بیمحبتی نشان میدهد، در مقابل او هم ممکن است گرفتار بیمحبتی شوی. در زمان این افراد بیثمر و بیفایده، آیا سفیدی و پاکی در دلشان باقی خواهد ماند؟
هوش مصنوعی: کوشش و تلاش ما به خاطر دلی بود که در آنجا قرار داشت و از دنیا فقط همین یک خانه را برای خود ساختهایم.
هوش مصنوعی: اگر خوش شانسی بر ما سایه افکند، در دنیای تاریک و مخفی، جواهرهای ارزشمندی به دست خواهیم آورد که پیدا کردنشان دشوار است.
هوش مصنوعی: قلم صائب به تازگی به این شعر رنگ و بویی تازه داده است تا تصویر زیبایی از دهقان را به تصویر بکشد که سرسبزی و محصولش را به نمایش میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.