از سر زانوی خود آیینه دارت داده اند
بنگر این آیینه از بهر چه کارت داده اند
توشه ای چون پاره دل بر میانت بسته اند
مرکبی چون ابلق لیل و نهارت داده اند
چون پذیرند از تو عذر لنگ، کز بهر سفر
بادپایی همچو جان بیقرارت داده اند
از گرانی لنگر دریای امکان کرده ای
کشتی جسمی که از بهر گذارت داده اند
تا به کی در پوستین بیگناهان افکنی؟
این سگ نفسی که از بهر شکارت داده اند
دیگری دارد عنانت را چو طفل نوسوار
گرچه در ظاهر عنان اختیارت داده اند
در گشاد غنچه دلهای خونین صرف کن
این دم گرمی که چون باد بهارت داده اند
سرمپیچ از سنگ طفلان چون درخت میوه دار
کز برای دیگران این برگ و بارت داده اند
آنچه نتوان یافت با صد انتظار از کام دل
کام بخشان فلک بی انتظارت داده اند
گرچه در ظاهر اسیر چاردیوار تنی
رخصت جولان برون زین نه حصارت داده اند
چند چون نادیدگان دام تماشا می کنی؟
حلقه چشمی که بهر اعتبارت داده اند
از فراموشی به فکر کار خویش افتاده ای
ورنه در روز ازل سامان کارت داده اند
در گره تا چند خواهی بستن از طبع لئیم؟
خرده جانی که از بهر نثارت داده اند
می توانی دوزخ خود را بهشتی ساختن
کوثر نقدی زچشم اشکبارت داده اند
طفل و بازیگوش و بی پروا و خام و سرکشی
زان به دست گوشمال روزگارت داده اند
(یوسف این حسن بسامان ترا هرگز نداشت
نیل چشم زخم ازین نیلی حصارت داده اند)
بال پرواز ترا هر چند صائب بسته اند
شکر لله خاطر معنی شکارت داده اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف چگونگی زندگی انسان و چالشهای آن میپردازد. شاعر به ما یادآوری میکند که علاوه بر ظاهر محدودیتهای زندگی، امکانات و فرصتهای بسیاری نیز در اختیار داریم. او از «آیینه» به عنوان نمادی از خودآگاهی یاد میکند و به سؤالاتی درباره هدف زندگی و نوع مسیری که انتخاب میکنیم، میپردازد. در این شعر، بار سنگین حیوانی و محدودیتهای جسمانی به تصویر کشیده میشود و در عین حال، امید و توانمندی برای ایجاد تغییر و بروز خلاقیت نیز بیان میشود. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که زندگی با همه چالشهایش میتواند به یک سفر پر از تجربه و گشایشهای جدید تبدیل شود.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو را به خودت وادار کردهاند تا در آینهای به تماشای خود بپردازی. خوب به این آینه نگاه کن و ببین که هدف از این کار چه بوده است.
هوش مصنوعی: توشهای از دل با تو همراه است و مرکبی مانند اسبی با خطهای سیاه و سفید، روز و شب را برایت فراهم کردهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که برای تو عذر و بهانهای ضعیف و ناپسند بپذیرند، بدان که به خاطر سفر، روحی بیقرار و نگران در وجود تو قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر گرانی و سنگینی، کشتی جسمی را که برای عبور تو آماده کردهاند، به دریا انداختهای.
هوش مصنوعی: اینکه تا چه زمانی میخواهی بیگناهی را مورد ظلم قرار دهی؟ این موجود بیارزش که برای شکار تو خلق شده، هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: شخص دیگری در کنترل و هدایت توست، مثل کودکی که تازه به دنیای جدیدی قدم گذاشته است. هرچند به نظر میرسد که اختیارت را به تو دادهاند، اما در واقع تو هنوز زیر نظر و اراده او هستی.
هوش مصنوعی: این لحظه را صرف دلهای زخمی و غنچههای گشوده کن، چون این لحظه گرمابخش است و مانند نسیم بهاری به تو داده شده است.
هوش مصنوعی: سرم به خاطر سختیهایی که کودکان تحمل میکنند، خم شده است، مانند درختی که میوه دارد و برگ و ثمرهاش را دیگران میچینند.
هوش مصنوعی: هر آن چیزی که نمیتوان با هزاران انتظار به دست آورد، سرنوشت به راحتی و بدون هیچ انتظاری در اختیار دل شادمان قرار داده است.
هوش مصنوعی: اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد که در چهارچوب تن محدود شدهام، اما اجازه دادهام که روح و جانم آزادانه به گردش درآید و از این حصار فراتر برود.
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی در دام تماشای دیگران بیفتی؟ این حلقه چشمی که برای ارزش و اعتبار تو به تو دادهاند، بیشتر به خاطر خودت است.
هوش مصنوعی: شما به فکر کارهای خود افتادهاید، اما باید بدانید که در آغاز خلقت، سرنوشت و تدبیر شما مشخص شده بود.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی خود را در دلمان منعطف کنی و تحت فشار قرار دهی؟ آن روح کوچک و بیگناهی که برای خیال تو آسیب دیده است، از چه نثری و خیر دادی؟
هوش مصنوعی: تو میتوانی با اشکهای خود، دوزخ دردهایت را به بهشتی زیبا تبدیل کنی؛ زیرا در این اشکها، ثروت و نعمتی نهفته است.
هوش مصنوعی: کودک، بازیگوش و بیملاحظگی خود را دارد و به خاطر همین ویژگیهایش، روزگار به او درس عبرت داده است.
هوش مصنوعی: یوسف، این زیبایی دلفریب که تو داری، هرگز مانندش نبوده است. بلکه این چشمان نیلی تو، تحت تأثیر حسادتها و تیرگیها قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: هرچند که محدودیتهایی برای تو ایجاد شده و دست و بالت بسته شده است، اما نباید از یاد ببری که به خاطر زیبایی و معانی عمیق، به تو توجه شده و تو را هدف قرار دادهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم روشن، از دل خونابه بارت دادهاند
سرمه، از تاریک شبهای تارت دادهاند
صورتی، لبریز عکس حسن یارت دادهاند
از سر زانوی خود، آیینهدارت دادهاند
ای پسر آنها که پیش از برگ بارت داده اند
بر علف زاری نشان گوساله وارت داده اند
خشک خواهد شد دماغت چون زمین شوره زار
بس که آب از جویبار کوکنارت داده اند
دست بر دامان زلفت بردن آنجا مشکل است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.