هر که در دنیا فانی زاد عقبی جمع کرد
قسمت امروز خورد و دل زفردا جمع کرد
پایکوبان می شود ز آوازه طبل رحیل
خویش را پیش از سفر چون راه پیما جمع کرد
مجمر از تسخیر بوی عود و عنبر عاجزست
چون تواند آسمان بال و پر ما جمع کرد؟
غوطه زد در چشمه خورشید تا وا کرد چشم
هر که چون شبنم درین گلزار خود را جمع کرد
با سر آزاده این بیهوده گردی تا به چند؟
کوه زیر تیغ در دامان خود پا جمع کرد
حاصل جمعیت دنیا پریشان خاطری است
روی جمعیت نبیند هر که دنیا جمع کرد
عقده ای چون آسمان در رشته کارش فتاد
با تجر دهر که سوزن همچون عیسی جمع کرد
هر که در جمعیت اسباب عمرش صرف شد
پرده های خواب بهر چشم بینا جمع کرد
دست در پیری به هم سودن ندارد حاصلی
پیش ازین سیلاب می بایست خود را جمع کرد
خرج روی سخت آهن شد به اندک فرصتی
خرده چندی که در دل سنگ خارا جمع کرد
شد سویدا حلقه بیرون در این خانه را
بس که دل از سادگی تخم تمنا جمع کرد
عاقلان را بهر جمعیت پناهی لازم است
ورنه مجنون می تواند دل به صحرا جمع کرد
در گره کار تهیدستان نمی ماند مدام
قسمت پیمانه گردد هر چه مینا جمع کرد
می شود یک لحظه خرج چشم گوهربار من
آنچه از گوهر تمام عمر دریا جمع کرد
نیست از غفلت، خمار چشم لیلی ظالم است
گرد خود مجنون ما گر آهوان را جمع کرد
من همان دیوانه ام کز دانه زنجیر من
خرمنی هر کس درین دامان صحرا جمع کرد
از دلم هر پاره صائب پیش آتشپاره ای است
چون توانم خاطر خود را زصدجا جمع کرد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مساله جهانی و فانی بودن زندگی انسان میپردازد. شاعر اشاره میکند که انسانها در زندگی دنیوی خود به جمعآوری داشتهها و تجارب میپردازند، اما در نهایت تنها چیزی که نصیبشان میشود، پریشانی خاطر است. او همچنین به این نکته میپردازد که در مسیر زندگی، هر کس به جمعآوری چیزهایی مشغول است، اما در نهایت این جمعآوریها نمیتواند معنای واقعی و خوشبختی را برای آنها به ارمغان بیاورد.
شاعر از تضادهای موجود در زندگی و جایگاه انسان در این دنیا سخن میگوید، و با استفاده از تصاویری همچون غوطهوری در چشمه خورشید و هزینه کردن عمر، به درک عمیقتری از زندگی و مسائل پیرامون آن میرسد. در نهایت، او بر اهمیت خودآگاهی و توانایی جمعکردن افکار و احساسات تاکید میکند تا انسان بتواند ذرهای از آرامش و معانی عمیق زندگی را بیابد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا که گذرا و ناپایدار است به دنیا آمده، در تلاش است تا در زندگیاش به جمعآوری چیزهایی برای آیندهاش بپردازد. او امروز را میسازد و در کنار آن، دلش را به فکر فردای بهتر مشغول میکند.
هوش مصنوعی: پیش از سفر، صدا و نغمه طبل حرکتش را میشنود و با شوق به جمعآوری اعضای گروه میپردازد تا به راه بیفتند.
هوش مصنوعی: بوی خوش عود و عنبر آنقدر وجود دارد که حتی یک مجمر نمیتواند آن را کنترل کند. پس چگونه ممکن است آسمان بتواند بال و پر ما را در کنار خود جمع کند؟
هوش مصنوعی: در چشمهی خورشید غوطهور شد تا چشم هر کسی را باز کند، مانند شبنم که در این گلزار خود را جمع و مرتب میکند.
هوش مصنوعی: با سر آزاد و با شجاعت، تا کی میخواهی بیدلیل و بیهدف جوانب را بگردی و سرگردان باشی؟ کوه، که نماد ثبات و استقامت است، در دامان خود به آرامش و جمعوجور بودن ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: جمعیت دنیا چیزی جز اضطراب و پریشانی نیست و هرکسی که به جمعآوری دنیا پرداخته، نمیتواند به درستی این وضعیت را ببیند.
هوش مصنوعی: در اثر مشکلاتی که بهوجود آمده، مانند فشارهای زندگی و چالشهای زمانه، فردی به عمق مسائل و ناامیدیها توجه کرده است. او مانند شخصیتی بزرگ و قوی آنگونه که عیسی پیامبر برای بهبود وضعیت انسانها تلاش میکند، جمعآوری و ساماندهی میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که زندگیاش را در میان جمعیت و مسایل روزمره گذراند، برای چشمهایی که حقیقت را میبینند، بخشی از واقعیت را بروز میدهد.
هوش مصنوعی: در سن پیری، تلاش برای به دست آوردن چیزی فایدهای ندارد و قبل از اینکه به این نقطه رسید، باید به فکر جمع کردن خود و مدیریت اوضاع بود.
هوش مصنوعی: آهن سخت به مرور زمان و با تلاش و صرف هزینه تجزیه و خرد میشود، همینطور که سنگ خارا در دل خود کمی از آن را جمعآوری کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر محبت و علاقهای که در دل داشتم، حالا احساس میکنم که نگاه به دنیای بیرون از این خانه برایم دشوار شده است.
هوش مصنوعی: عاقلانی که میخواهند در جمعی قرار بگیرند، به یک پناهگاه یا حمایت احتیاج دارند. در غیر این صورت، فردی مثل مجنون میتواند به راحتی دلش را به تنهایی و دور از جمع بسپرد.
هوش مصنوعی: به این معناست که مشکلات و سختیهای زندگی برای کسانی که وضعیت مالی خوبی ندارند، ادامهدار نیست. گاهی اوقات سرنوشت به گونهای تغییر میکند که هرچه افراد تلاش کردهاند، نتیجهاش را میبینند.
هوش مصنوعی: در یک لحظه میتوانم همهی گوهری که در طول عمرم در دریا جمع کردهام را صرف زیبایی چشمهای تو کنم.
هوش مصنوعی: چشمان لیلی، در خواب و غفلت است و به همین دلیل، مجنون ما در دور و برش میچرخد. اگر هم آهوها را گرد کند، تأثیری ندارد.
هوش مصنوعی: من همان فرد دیوانهای هستم که از دانههای زنجیر وجودم، هر کسی در این دشت و صحرا توانسته است خرمنی از چیزهای مختلف جمع کند.
هوش مصنوعی: از دل من که پر از تردید و ضعف است، جرقه ای از آتش حسرت و اندوه زبانه میکشد. چگونه میتوانم حواسم را از این همه دغدغه و پریشانی دور کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.