دل بر شکن طره دلدار گران است
فریاد که این نغمه بر این تار گران است
مژگان تو با دل سر پیوند ندارد
دلجویی این آبله بر خار گران است
شد چشم تو هشیار و خراب است همان دل
بیمار سبک گشت و پرستار گران است
تیغ تو ز آمیزش جوهر گله دارد
این موج بر این قلزم خونخوار گران است
مویی شدم از فکر، که چون حلقه کنم دست
بر موی میان تو که زنار گران است؟
آن حسن محال است که از پرده برآید
بر یوسف ما جوش خریدار گران است
دل شکوه ز شمشیر سبکروح تو دارد
این آب سبک بر دل بیمار گران است
جز دست گزیدن ز لبش قسمت ما نیست
ما مفلس و آن گوهر شهوار گران است
چون رقعه ارباب طمع بر دل ممسک
داغ ستم عشق به اغیار گران است
صائب چه کند روی به صحرا نگذارد؟
بر اهل جنون سایه دیوار گران است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به بیان درد و رنج عشق و جدایی میپردازد. شاعر به شدت تحت تأثیر زیبایی و محبوب خود قرار دارد و احساس میکند که عشقش آزاردهنده و گرانبهاست. او در مییابد که چشم و دلش به محبوب وابسته است ولی این وابستگی برای او دردناک است. شاعر با استفاده از تشبیهات و استعارهها، از درد جدایی و زیبایی محبوب به عنوان منابع رنج یاد میکند و بیان میکند که عشق و احساساتش به شدت او را تحت فشار قرار داده و هزینهای سنگین برای او دارد. در کل، شعر به توصیف جذابیت و دشواریهای عشق و احساس بیپناهی در برابر آن میپردازد.
هوش مصنوعی: دل، با دیدن موهای پیچیده و زیبا ی محبوب، به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و حس سنگینی و درد را تجربه میکند. فریاد میزند که این احساس، هرگز از بین نمیرود و بر دلش سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: مژگان تو ارتباطی با دل ندارد، زیرا دلجویی از این درد، همچون خارزار دشوار است.
هوش مصنوعی: چشمان تو بیدار شدهاند، اما دل بیمار من هنوز در آشفتگی است و حالا پرستار آن خیلی سنگین و سختگیر شده است.
هوش مصنوعی: تیغ تو از جنس چیزی است که با آن ساخته شده، و این باعث ایجاد حساسیت در او میشود. این دریا که پر از خطرات است، به خاطر وجود تو برایش سنگین و دشوار است.
هوش مصنوعی: از تفکر به حالتی رسیدهام که نمیدانم چگونه باید به موهای تو دست بزنم، چرا که خود تو همچون حلقهای سنگین و باارزش به نظر میرسی.
هوش مصنوعی: آن زیبایی غیرممکن است که بتواند از پس پردهای بیرون بیاید، چون عشق به یوسف ما بسیار پرشور و پرهزینه است.
هوش مصنوعی: دل از طعنههای تو ناراحت است و از این بابت شکایت میکند. این آب که به نظر کوچک و بیمقدار میآید، برای دل بیمار من سنگین و دشوار است.
هوش مصنوعی: ما جز این که از لب او بوسه بزنیم، چیز دیگری نصیبمان نمیشود. ما که فقیر هستیم و آن جواهر جذاب و گرانبهاست.
هوش مصنوعی: زمانی که دل از محبت و عشق به کسی پر میشود، احساس درد و رنج ناشی از ستم و بیمهری در عشق به دیگران بسیار سنگین و غیرقابل تحمل است.
هوش مصنوعی: صائب چه کار کند اگر نتواند به دشت برود؟ برای دیوانگان، سایه یک دیوار سنگین است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.