شد مدتی که خشت سر خم کتاب ماست
موج شراب، سرخی سرهای باب ماست
مرغابی ایم و عالم آب است جان ما
در مجلسی که باده نباشد سراب ماست
از بس کتاب در گرو باده کرده ایم
امروز خشت میکده ها از کتاب ماست
خود را به تلخ و شور برآورده ایم ما
در آب اگر بود رگ تلخی، گلاب ماست
هرگز کباب ما نمکی بر جگر نداشت
دایم ز بخت شور، نمک در شراب ماست
در زیر پای سرو، شکرخواب می زنیم
چندان که شیشه بر سر بالین خواب ماست
با آن که غیر باد نداریم در گره
لب تشنه تیغ موج به خون حباب ماست
نی می کند به ناخن دشمن شکست ما
آتش کباب کرده مرغ کباب ماست
در دفتر معامله ما خلاف نیست
آن روز عید ماست که روز حساب ماست
از پیچ و تاب زلف مگوئید پیش ما
موی میان، گداخته پیچ و تاب ماست
یک نقطه انتخاب نکرده است هیچ کس
خال بیاض گردن او انتخاب ماست
هر مصرعی که گوشه ابرو کند بلند
افسر به فرقش از رقم انتخاب ماست
چون خصم مضطرب نشود از سؤال ما؟
درمانده کوه طور به فکر جواب ماست
صائب بر آستان قناعت نشسته ایم
گردون غلام همت عالی جناب ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و اندوه شاعر از زندگی و تنهایی است. او به استفاده از باده و میخانه به عنوان نمادی از زندگی خوش و شاداب اشاره میکند و میگوید که بیشراب، زندگیاش بیمعنا و مانند سراب است. شاعر ابراز میکند که در عین داشتن زیباییها و لذتها، درد و تلخی در وجودش حس میشود. او از نداشتن خوشی و آهنگ زندگی میگوید و این که روز حساب و بررسی اعمالش فرارسیده است. در نهایت، شاعر از وضعیت کنونی خود و مشکلاتی که در زندگی با آنها مواجه است صحبت میکند و بر لزوم همت و تلاش در زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: مدتی است که مقداری از زندگی ما تحت تأثیر نوشیدنیهای مفرح و خوش رنگ مانند شراب قرار گرفته و به نوعی حال و هوای ما را عوض کرده است.
هوش مصنوعی: ما مانند مرغابی هستیم و دنیای ما همانند آب است. اگر در مجلسی نباشد که باده یا نوشیدنی باشد، وجود ما تنها توهم و سرابی بیش نیست.
هوش مصنوعی: ما به اندازهای که برای نوشیدن شراب کتاب گذاشتهایم، حالا دیوارهای میخانهها از کتابهای ما ساخته شده است.
هوش مصنوعی: ما خود را به گونهای تلخ و ناگوار نشان دادهایم، مانند اینکه اگر در آب رگ تلخی وجود داشته باشد، ما همچنان عطری از گل را داریم.
هوش مصنوعی: هرگز غذای ما در دل، طعمی خوش نداشته و همیشه از دست بخت بد، تلخی زندگی ما در نوشیدنیمان مشهود است.
هوش مصنوعی: ما در زیر سایه درخت سرو، به خوشحالی و لذت میگذرانیم، به اندازهای که شیشهای که روی سرمان است، به خواب ما میزند و ما را به دنیای خواب میکشاند.
هوش مصنوعی: با اینکه هیچ چیز جز باد نمیآید و نمیروید، لب تشنهمان به خاطر شدت موج، به خون حبابی آلوده شده است.
هوش مصنوعی: دشمن با نیرنگ و ناخن خود به ما آسیب میزند، در حالی که ما در آتش مشکلات سوختیم و حالا مانند مرغی کباب شدهایم.
هوش مصنوعی: در گزارشهای مالی ما هیچ اشتباهی وجود ندارد. آن روزی که ما باید به حسابهایمان رسیدگی کنیم، روز جشن و شادمانی ماست.
هوش مصنوعی: از لحن و حالت زلف کسی چیزی نگوید، زیرا موهای ما در حال حاضر به شدت داغ و پر از پیچ و تاب است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند یک نقطه خاص را برای انتخاب کردن در نظر بگیرد، چرا که خال سفیدی که بر گردن اوست، انتخاب ما به حساب میآید.
هوش مصنوعی: هر خطی که ابرو را به جلو میآورد، نشان از این است که او افسر و رئیسی بر سر خود دارد که از میان ما انتخاب شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که دشمن از سؤال ما نگران نمیشود، به حالتی مثل کوه طور میرسد که در فکر جواب ماست و به نوعی درمانده میشود.
هوش مصنوعی: ما بر درگاه قناعت نشستهایم و میدانیم که دنیا تحت خدمت ارادهی والای ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نور بسیط لَمعه ای از آفتاب ماست
بحر محیط جرعهٔ جام شراب ماست
قانون علم کلی و کشاف عقل کل
حرفی ز دفتر و ورقی از کتاب ماست
تا بوسه داده ایم رکاب جلال او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.