ز نوبهار جهان زینت تمام گرفت
شکوفه روی زمین را به سیم خام گرفت
شدند سوخته جانان امیدوار آن روز
که داغ لاله به کف جام لعل فام گرفت
ز غنچه، مستی بلبل دو روز بیش نبود
سزای آن که ز نو کیسه زر به وام گرفت!
تهی است جیب و کنارش ز دور باش حیا
اگر چه هاله به بر ماه را تمام گرفت
نمی توان به نظر کرد عشق را تسخیر
محیط را نتواند کسی به دام گرفت
چرا به حال غریبان نمی کنی اقبال؟
ترا که صبح بناگوش رنگ شام گرفت
سپهر سفله نگردد حجاب، قسمت را
صدف ز آب گهر در محیط کام گرفت
فغان که گریه شادی نمی تواند شست
حلاوتی که لب قاصد از پیام گرفت!
شکستگی نرسد خامه ترا صائب!
که از تو کار سخن رونق تمام گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای بهار و شکوفایی طبیعت اشاره میکند و از امید و شوق عشق سخن میگوید. او به تلخیها و ناپایداریهای زندگی نیز پرداخته و به غریبانی که در حسرت محبت هستند، دلسوزی میکند. شاعر بیان میکند که عشق را نمیتوان به اسارت درآورد و باید به اصل خود آن را شناخت. همچنین اشارهای به موانع پیش روی انسانها دارد و اینکه خوشی و شادی نمیتواند غم و اندوه را فراموش کند. در نهایت، بر قدرت کلام و تاثیر آن در زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: بهار زیبایی و تازگی به جهان بخشیده است و شکوفههای روی زمین درخشش ویژهای پیدا کردهاند و همچون نقرهای درخشان جلوهگر شدهاند.
هوش مصنوعی: جانسوختگان در انتظار روزی هستند که زخم لالههای سرخ به رنگ دلدادگی و عشق در جام و یا دلشان نمایان شود.
هوش مصنوعی: بلبل فقط برای دو روز از سر شوق غنچه مست و شاداب بود و این هیچ در مقایسه با آن نیست که او به خاطر نیازش، دوباره از کیسه زر وام گرفته است.
هوش مصنوعی: جیبم خالی است و دور و برم پر از فرار است از شرم. هرچند که هالهای که بر ماه افتاده همه چیز را پوشانده است.
هوش مصنوعی: عشق را نمیتوان به اسارت درآورد و هیچ کس نمیتواند محیط را تحت کنترل خود درآورد.
هوش مصنوعی: چرا حال کسانی را که در غربت هستند خوب نمیکنی؟ تو که صبحی تازه و پرنور داشتی اما الان شب بر چهرهات سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: سماوات پست و پایین نمیتواند مانع از رسیدن به نعمتها و برکات شود، چرا که قسمت و سرنوشت مانند دانهای در صدف، از آب و بدبختیها در محیطی مناسب به گوهری ارزشمند تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: آه و افسوس که اشکهای شادی نمیتوانند طعم خوشیای را که قاصد از پیامی آورده، از بین ببرند!
هوش مصنوعی: دوست عزیز، هرگز نباید ناامید شوی و قلمت را بشکنی، چون سخنان تو باعث رونق و شکوفایی کلام شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت
گل تلافی من رنگ انتقام گرفت
قضا سمند نشاط کرام پیش آورد
قدر عنان مراد از کف لئام گرفت
به صد کمند نه استاد غم چو مست شدیم
[...]
شب گذشته که آفاق را ظلام گرفت
ز تاب مهر زمین رنگ سیم خام گرفت
شب سیاه چو دزدان ز تاب ماهکمند
به کف نهاد و همی راه کوی و بام گرفت
به سام روز مگر نوح دهر نفرین کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.