بیان شوق به تیغ زبان میسر نیست
محیط را گذر از ناودان میسر نیست
چنین که قافله عمر می رود به شتاب
خبر گرفتن ازین کاروان میسر نیست
ز جوش گل نفس غنچه پردگی شده است
فراغ بال درین گلستان میسر نیست
به زیر چرخ اقامت زراستان مطلب
سفر نکردن تیر از کمان میسر نیست
قدم برون منه از راه همچو سنگ نشان
ترا که همرهی کاروان میسر نیست
ثبات عمر به پیری مجو که در پستی
عنان کشیدن آب روان میسر نیست
ز سیل خانه نگهداشت نمی آید
قرار روح درین خاکدان میسر نیست
ز نام نیک اثر جاودانه ای بگذار
ترا که زندگی جاودان میسر نیست
به زهد خشک به معراج قرب نتوان رفت
به نردبان سفر آسمان میسر نیست
اگر نه لنگر رطل گران به دست افتد
برآمدن ز محیط جهان میسر نیست
سعادت ازلی مغز جمله نعمتهاست
چه شد همای مرا استخوان میسر نیست
ز گلستان چه تمنای برگ عیش کنم؟
مرا که خار و خس آشیان میسر نیست
به غیر گرسنگی در میان نعمتها
چه نعمت است که سیری ازان میسر نیست؟
به عشق کوش که با شهپر خرد صائب
گذشتن از سر کون و مکان میسر نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق انسان نسبت به زندگی و محدودیتهای آن است. شاعر به تشریح مشکلات و موانع میپردازد که در مسیر زندگی، انسان را از رسیدن به آرزوها و شوقهایش باز میدارد. او به سرعت گذر عمر، ناپایداری دنیا و ناتوانی در دستیابی به جاودانگی اشاره میکند. همچنین تأکید میکند که برای تجربهی خوشبختی و عشق واقعی، باید از موانع ظاهری عبور کرد. در نهایت، این شعر تلاشی است برای درک ارزش واقعی زندگی و پذیرش محدودیتها به عنوان بخشی از آن.
هوش مصنوعی: بیان احساسات عمیق عشق و شوق با کلمات ممکن نیست، چرا که این احساست فراتر از کلمات میروند و همچنین، عبور از موانع و مشکلات بزرگ هم مثل گذر از ناودان، کار آسانی نیست.
هوش مصنوعی: زندگی به سرعت در حال حرکت است و ما نمیتوانیم از این جریان سریع خبر بگیریم.
هوش مصنوعی: بنا به شور و شوقی که در دل گل وجود دارد، غنچه به شکوفه تبدیل شده است. اما در این باغ، دستیابی به آسایش و آرامش امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان، زندگی بدون تلاش و حرکت ممکن نیست، چون مانند تیر از کمان، برای رسیدن به هدف باید اقدام کنیم.
هوش مصنوعی: از راه خارج نشوید، زیرا مانند سنگ خواهید بود. نشان میدهد که همراهی با کاروان ممکن نیست.
هوش مصنوعی: مدت طولانی عمر را با پیری حاکم نکن، زیرا کنترل و هدایت آب روان در پاییندستی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: از طوفان نمیتوان در خانه آرامش داشت، در این دنیای مادی، روح به راحتی آرام نمیگیرد.
هوش مصنوعی: از نام نیک خود یاد خوبی به جا بگذار، چرا که زندگی ابدی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: برای نزدیک شدن به مقامهای بلند معنوی، تنها تکیه بر زهد خشک و بیروح کافی نیست؛ مانند این که نمیتوان با نردبان به آسمان سفر کرد، بلکه باید راههای واقعی و عمیقتری را پیمود.
هوش مصنوعی: اگر سنگینترین لنگر به دستان انسان نیفتد، برای او خروج از این دنیای وسیع ممکن نیست.
هوش مصنوعی: سعادت جاودانی، اصلیترین و ارزشمندترین نعمتهاست. اما حالا برای من، که از آن سعادت دور هستم، هیچ چیزی به عنوان همین نعمتهای زندگی فراهم نیست.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره دارد که از گذشتهها به زیبایی و خوشیهای یک گلستان (که نماد زندگی زیبا و خوش) تمنا دارد، اما خودش در وضعیت ناامیدکنندهای قرار دارد و میبیند که به دلیل شرایط سخت زندگی به جای گل، فقط خار و علف (که نماد مشکلات و رنجهاست) برایش میسر است. بنابراین، او از آنچه که آرزو دارد، دست کشیده است و احساس ناتوانی میکند.
هوش مصنوعی: در میان نعمتهایی که داریم، تنها چیزی که میتوانیم به آن اشاره کنیم گرسنگی است، زیرا هیچ کدام از این نعمتها به ما احساس سیری نمیدهند.
هوش مصنوعی: در پی عشق تلاش کن، زیرا برای رسیدن به مراحل بالا و امور معنوی، تنها با فهم و خرد میتوان از محدودیتهای دنیوی و مادی عبور کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.