ز اضطراب دل آن زلف تابدار شکست
ز خامکاری این میوه شاخسار شکست
ادب گزین که چو منصور هر که شوخی کرد
ادیب عشق سرش را به چوب دار شکست
چو غنچه هر که به لخت جگر قناعت کرد
کلاه گوشه تواند به روزگار شکست
نفس ز سینه من زخمدار می آید
که اشک در جگرم تیغ آبدار شکست
سپند آتشم از جوش خون گل، که مباد
فتد به بیضه بلبل درین بهار، شکست
به اشک تاک بشویید زخمهای مرا
که شیشه بر سر من خشکی خمار شکست
چنان ز شوکت حسن تو انجمن شد تنگ
که شمع را مژه در چشم اشکبار شکست
دلم شکست ز گرد ملال، طالع بین
که آبگینه ز سنگینی غبار شکست
که دیده است ظفر از شکستگان باشد؟
خزان چهره من رنگ نوبهار شکست
ز اضطراب دل ایمن چسان شوم صائب؟
که شیشه در بغل من هزار بار شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردهای روحی شاعر است. او از اضطراب و شکستی که در دل و زندگیاش احساس میکند صحبت میکند. تصاویر زیبایی از نازیباییها و شکستها در عشق و زندگی آمده است. شاعر به تکرار شکست و زخمهای عاطفی اشاره میکند و از دردهایی که در اثر عشق و توقعات ناشی از آن به وجود آمده، سخن میگوید. او به همراهی زیبایی و ناراحتیهای ناشی از آن میپردازد و در نهایت از ناامیدی و عدم امنیت عاطفی خود میگوید. این شعر ترکیبی از زیباییهای عشق و تلخیهای آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: از نگرانی دل، زلف زیبای معشوق شکست و به خاطر ناپختگی، این میوه از درخت چیدم و خراب شد.
هوش مصنوعی: آدم باید ادب را انتخاب کند، زیرا مانند منصور که به خاطر شوخی کردن با موضوع عشق، سرش را به چوب دار سپرد، بیادبی میتواند عواقب سنگینی داشته باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به داشتههای خود راضی باشد و قناعت کند، در روزگار سختی میتواند با آرامش و عزت نفس سر کند.
هوش مصنوعی: نفس من به سختی و با درد از سینهام بیرون میآید و اشکهای من مانند تیغی تیز و آبدار، قلبم را میشکافد.
هوش مصنوعی: آتشم از حرارت خون گل سرخ است، کاش که این آتش به تخم بلبل در این بهار سرایت نکند و او را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: به درخت انگور بگویید اشکهای من را بریزد تا زخمهای من درمان شود، زیرا سر من بر اثر خشکی و خمار شکسته است.
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی تو به حدی می درخشد که همه جا پر از جمعیت و شگفتی شده است، به طوری که شعله شمع حتی از دیدن چشمان اشکبارش، سرخورده و ناتوان میشود.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر اندوه و غم شکست، مانند شیشهای که از سنگینی غبار و کثیفی میشکند.
هوش مصنوعی: کیست که پیروزی را از کسانی که شکست خوردهاند ببیند؟ چهرهی من در فصل پاییز مانند رنگ بهار است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از اضطراب دل خود در امان باشم، وقتی که در آغوش من، شیشهای هست که هزار بار شکسته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بجز نسیم که آن زلف تابدار شکست
نخورده است سپاهی ز یک سوار، شکست
نمی شود به شکست کسی دلم راضی
شکست رنگ به رویم، اگر خمار شکست
به سوی باغ اگر پا گذاشتم بی تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.