آخر حسن تو از خط به از آغاز شده است
که ز هر حلقه، در باغ نوی باز شده است
جوهر از آینه حسن تو بیرون زده است
هر خم و پیچی ازو صیقل پرداز شده است
خط به فکر سخن انداخته یاقوت ترا
عاشقان را در تقریب سخن باز شده است
نیم زلفی که شده است از بر روی تو عیان
سینه پردازتر از چنگل شهباز شده است
خط که پروانه عزل است پریرویان را
ابجد شوخی آن چشم سخنساز شده است
خط که باطل کن سحرست سیه چشمان را
حجت ناطق آن غمزه غماز شده است
در بناگوش تو تا راه سخن یافته خط
در گوشت صدف گوهر صد راز شده است
گلی از صحبت این نوسفر قدس بچین
که ز خط، حسن تو آماده پرواز شده است
گرمی روی دل افزود به حسن از دم خط
شمع رخسار تو روشن تر ازین گاز شده است
تا به روی تو خط از حلقه نظر وا کرده است
یکی از جمله عشاق نظرباز شده است
خط سبزی که ترا بر سر حرف آورده است
عندلیبان ترا سرمه آواز شده است
چشم بد دور که آن دلبر نو خط صائب
به دو صد خوبی و زیبایی آغاز شده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از رگ ابر، هوا سینه شهباز شده است
باده پیش آر که قانون طرب ساز شده است
نیست خاری کهن باشد مژه گلگونش
مگر از جوش بهاران رگ گل باز شده است!
من چه مرغم، که تذروان بهشتی رو را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.