هر طرف روی نهی باده جان ریخته است
این چه فیض است که در دیر مغان ریخته است
هر کجا فاخته ای هست درین سبز چمن
بال در جستن آن سرو روان ریخته است
سهل مشمار عدو را که مکرر در رزم
دهن تیغ من از آب روان ریخته است
نخل شمع است خزان دیده و از یکرنگی
بال پروانه چو اوراق خزان ریخته است
در بیابان طلب راهبری حاجت نیست
گوهر آبله چون ریگ روان ریخته است
غم خود خور تو که در کلبه ما بی برگان
برگ عیش است که چون برگ خزان ریخته است
نگرانم که چسان پای گذارم به زمین
بس که هر سو دل و چشم نگران ریخته است
هیچ جا نیست که در خاک نباشد تیغی
بس که بر روی زمین تیغ زبان ریخته است
چون به دامن نکشم پای، که در دامن خاک
هر جا پای نهی شیره جان ریخته است
تا تو شیرازه اش از طول امل می سازی
دفتر عمر چو اوراق خزان ریخته است
صفحه خاک سراسر شکرستان شده است
کلک صائب شکر از بس ز بیان ریخته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویرسازی و بیان احساسات عمیق شاعر درباره زندگی و گذر زمان میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهها و تصویرها، به زیبایی و تلخیهای زندگی اشاره میکند و به تضادهای آن پرداخته است. او از باده و فیض در میخانه، سروهایی در چمن و مصائب جنگ سخن میگوید. احساس تنهایی و غم در زندگی انسانها و همچنین زوال و بیثباتی آنها نیز مطرح میشود. شاعر نشان میدهد که هر جا انسان پا بگذارد، نشانهای از غم و زوال وجود دارد و در نهایت، زندگی را به دفتر عمری تشبیه میکند که صفحات آن چون برگههای خزانی گسسته است.
هوش مصنوعی: در هر سو که نگاه میکنم، باده زندگی به راه است. این چه برکتی است که در میخانهها پخش شده و همه جا حضور دارد؟
هوش مصنوعی: هر جا که فاختهای در این چمنهای سبز وجود دارد، آن سرو بلند و زیبا پرواز کرده است.
هوش مصنوعی: دشمن را دست کم نگیر، زیرا او بارها در میدان نبرد، خونش به خاطر ضربهی شمشیر من به زمین ریخته است.
هوش مصنوعی: نخل مانند شمع است که در فصل پاییز نورش کمرنگ شده و از یکنواختی بالهای پروانه، برگهای پاییزی متلاشی شدهاند.
هوش مصنوعی: در بیابان نیاز به راهنما نیست، چون مانند ریگهای روان، گوهری از آبله وجود دارد.
هوش مصنوعی: غصه خود را بخور که در خانه ما خبری از خوشحالی نیست، زیرا این شادی مانند برگهای پاییز فروریخته و رفته است.
هوش مصنوعی: بسیار نگرانم که چگونه پا بر زمین بگذارم، زیرا در هر طرف، دل و چشمان نگران دیده میشود.
هوش مصنوعی: در هیچ مکانی نیست که در خاک تیغی وجود نداشته باشد، چرا که به اندازه کافی بر روی زمین، تیغ زبان و سخن افکنده شده است.
هوش مصنوعی: وقتی پاهایم را به دامن خاک نسپارم، هر کجا که قدم بگذارم، زندگیام به زمین ریخته است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو به زندگیات نظم و ترتیب بدهی و آن را به شکل مثبتی درآوری، عمرت مانند برگهای پاییزی که ریختهاند، به هدر خواهد رفت.
هوش مصنوعی: زمین به قدری شگفتانگیز و شیرین شده است که همه جا مانند یک باغ شکر است. این لحن شیرین و دلپذیر از نوشتار شاعر صائب نشأت میگیرد و به خاطر زیبایی عبارتهایش، همه جا پر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.