معنی از لفظ سبکروح فلک پروازست
لفظ پرداخته بال وپر این شهبازست
عشق بالاتر از آن است که در وصف آید
چرخ کبکی است که در پنجه این شهبازست
خامشی پرده اسرار حقیقت نشود
مشک هر چند که در پرده بود غمازست
می توان خط برون نامده را خواند چو آب
بس که آیینه رخسار تو خوش پردازست
خط مشکین تو در دایره سبزخطان
چون شب قدر ز شبهای دگر ممتازست
خار را قرب گل از خوی بد خود نرهاند
هر که ناساز بود، در همه جا ناسازست
مکش از بیخبری گردن دعوی چون شمع
که گریبان قبای تو دهان گازست
قدم سعی تو در دامن تن پیچیده است
ورنه افلاک ترا اطلس پای اندازست
عشق کوتاه کند زمزمه دعوی را
خانمان سوختگی سرمه این آوازست
پیش جمعی که شناسند خطا را ز صواب
فکر صائب ز خیالات دگر ممتازست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
(در خموشی لب من چهره گشای رازست
پشت این آینه از ساده دلی غمازست)
باغی که گلش بو ندهد عشق مجازست
تخمی که کسش برنخورد، اشک نیازست
خواری و عزیزی به هم آمیخته در عشق
هرگام درین بادیه صد شیب و فرازست
در عشق، بلا میسپرد دست به دستم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.