زنگ خط آیینه رخسار جانان را گرفت
سبزه بیگانه آخر این گلستان را گرفت
کشور حسن ترا آورد خط زیر نگین
مور عاجز عاقبت ملک سلیمان را گرفت
خط گرفت از حسن بی پروا عنان اختیار
مشت خاری پیش سیل نوبهاران را گرفت
در دلم صد عقده خونین گره شد چون انار
تا چو به، گرد خط آن سیب زنخدان را گرفت
سبزه خط عرصه را بر عارض او تنگ ساخت
طوطی خوش حرف از آیینه میدان را گرفت
نه ز خط شد عنبرین پشت لب جان بخش یار
آه و دود تشنه ما آب حیوان را گرفت
وصل آن نازک میان بی زر نمی آید به دست
بهله با دست تهی چون آن رگ جان را گرفت؟
سایه شمشاد شد مار سیه در دیده ام
تا ز دستم شانه آن زلف پریشان را گرفت
نیست ممکن تیغ تیز از زخم گیرد رنگ خون
چون تواند خون ما آن برق جولان را گرفت؟
پرده مردم دریدن سعی در خون خودست
رزق آتش می شود خاری که دامان را گرفت
ظلم ظالم می کند تأثیر در همصحبتان
خون ناحق کشتگان بحر، مرجان را گرفت
می کند از سایه خود رم چو صیادان غزال
وحشت مجنون من از بس بیابان را گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و احساسات شاعر را نسبت به او بیان میکند. در مصراعهای مختلف، شاعر از عناصر طبیعی مانند سبزه و گل استفاده میکند تا زیبایی معشوق را به تصویر بکشد. همچنین، عواطف عمیق و دردهای درونی شاعر را به تصویر میکشد که نشاندهنده عشق و اشتیاق او است. در نهایت، شاعر به نوعی احساس ناتوانی و ناکامی در دستیابی به محبوبش را به تصویر میکشد، و تأثیرات منفی این عشق را نیز اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زنگ خط یعنی غبار و کدورت. در اینجا اشاره به آلودگی و زخمی شدن زیبایی چهره محبوب دارد. سبزه بیگانه به گلستان اشاره دارد که نشاندهنده فضا یا محیطی است که باید زیبا و دلنشین باشد، اما تحت تأثیر عوامل منفی قرار گرفته و زیبایی آن لطمه دیده است. در نهایت، این شعر به ناپایداری زیباییها و تأثیرات منفی بر روانشناسی و جمال اشاره دارد.
هوش مصنوعی: کشور زیبایی تو خطی را زیر نگین آورده است و در نهایت، سلطنت سلیمان را از او گرفت.
هوش مصنوعی: با جرات و زیبایی خاصی، حسن توانست مسیر خود را مشخص کند و همچنین در مقابل طوفان بهاری با چالشهایی همچون خاری در دست، ایستادگی کند.
هوش مصنوعی: در دل من بسیاری از دردها و مشکلات با هم گره خوردهاند، مانند دانههای یک انار. حالا که به چهره آن دختر زیبا نگاه میکنم، تمام این دردها و مشکلات به یادم میآید.
هوش مصنوعی: سبزه و گل زیبایی که در کنار او قرار دارد، فضای اطرافش را محدود کرده است و طوطی خوشزبان با تماشای تصویر خود در آینه، توجهش را به میدان جلب کرده است.
هوش مصنوعی: لبان معشوق به رنگ عنبر است و از آنجا که او جانافزا و زندگیبخش است، ما در این حال با آه و دود به دنبال آب حیات هستیم که روحمان را سیراب کند.
هوش مصنوعی: وصل آن معشوق نازنین با دست خالی و بدون ابزار ممکن نیست. وقتی دل و جان به شدت به او وابسته است، چگونه میتوان به این وصال دست یافت؟
هوش مصنوعی: در چشمانم، سایهای شبیه به مار سیاهی است که به خاطر آن، نتوانستم زلفهای درهم تنیدهام را به خوبی شانه زنم.
هوش مصنوعی: تیغ تیز نمیتواند از زخم، رنگ خون بگیرد، چگونه ممکن است که خون ما بتواند نور درخشان و پرتحرک را بگیرد؟
هوش مصنوعی: اگر انسان بخواهد پردهپوشی کند و در زندگی خود را بیپرده نشان دهد، ممکن است به خود آسیب برساند. این تلاش برای روشن شدن و خودنمایی، مثل آتش زدن به خود است و میتواند عواقب ناگواری به همراه داشته باشد. همچنین، مشکلاتی که بر سر راه او قرار میگیرند، مثل خاری میمانند که به دامن او میچسبد و باعث دردسر و رنجش میشوند.
هوش مصنوعی: ستم ظالم بر دیگران تأثیر میگذارد و خون ناحق کشتهشدگان دریا باعث میشود که حتی زیباییها و نعمتها تحت تأثیر قرار گیرند.
هوش مصنوعی: او مانند شکارچیان که از سایهی خود فرار میکنند، از سایهاش دور میشود. وحشت من مانند وحشت غزال در بیابان است که به شدت او را تحت فشار قرار داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل ز ناوکهای بیداد تو پیکان را گرفت
تشنهلب از ابر رحمت آب باران را گرفت
پردلی کاری نمیسازد ز استیلای عشق
شیر بگریزد دمی کانش نیستان را گرفت
سهل باشد مملکتگیری بامداد سپاه
[...]
سبزه خط صفحه رخسار جانان را گرفت
طوطی خوش حرف از آیینه میدان را گرفت
بوسه را بر عارضش جا از هجوم خط نماند
سبزه بیگانه آخر این گلستان را گرفت
خط مشکین نیست گرد آن عقیق آبدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.