زان کمان ابرو سر تسلیم پیچاندن نداشت
رو به مرگ از قبله آن تیغ گرداندن نداشت
از نگاهی بود ممکن کشتن ما عاجزان
دست و تیغ نازنین خویش رنجاندن نداشت
قابل فتراک اگر صید ضعیف ما نبود
از ازل ای شاهباز حسن گیراندن نداشت
چشم قربانی نمی دارد نگاه بی ادب
از من حیران عذار خویش پوشاندن نداشت
دور باش از خویشتن دارد سپند بی قرار
از حریم وصل این بیتاب را راندن نداشت
بر گهر گرد یتیمی آبروی عزت است
از حریم وصل این بی تاب را راندن نداشت
بر گهر گرد یتیمی آبروی عزت است
از غبار هستی ما دامن افشاندن نداشت
خون قربان گشتگان را دست دامنگیر نیست
از سر خاک شهیدان راه گرداندن نداشت
قاصدان را یک قلم نومید کردن خوب نیست
نامه ما پاره کردن داشت گر خواندن نداشت
زیر تیغ او که یک جان را دهد صد جان عوض
نقد جان خویش را صائب نیفشاندن نداشت
چون به عمر جاودان صائب تسلی گشت خضر؟
داشت سیری عالم امکان ولی ماندن نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و قدرت احساسات عاشقانه و دردناک اشاره دارد. شاعر از زیبایی و سحری که چشمان معشوقش دارد، صحبت میکند و بیان میکند که چطور یک نگاه معشوق میتواند زندگی یا مرگ را رقم بزند. او به ضعف و ناتوانی خود در برابر عشق اشاره کرده و میگوید که از دست معشوق نمیتواند فرار کند و این عشق او را همیشه محصور کرده است. همچنین، شاعر به ارزش و عزت در عشق و ارتباطات اشاره میکند و بیان میکند که دل بریدن از معشوق کار آسانی نیست. در انتها، شاعر به جاودانگی عشق و زیباییهای آن میپردازد و نشان میدهد که هرچند دنیا فانی است، اما احساسات و یادها بازتابی از حقیقتی عمیقتر دارند.
هوش مصنوعی: به خاطر آن کمان ابرو، نتوانست تسلیم شود و به مرگ برود، چون آن تیغ قدرت گرداندن به سمت قبله را نداشت.
هوش مصنوعی: شاید از یک نگاه او بتواند ما را به شدت آسیبپذیران بکشاند، ولی او هرگز نخواست با دستی که مانند تیغ نازک و زیباست، ما را آزار دهد.
هوش مصنوعی: اگر صید ضعیف ما نبود، فرود آوردن ما از آغاز وجود نداشت، ای شاهباز زیبایی.
هوش مصنوعی: چشم قربانی نمیتواند به کسی که بیادب است، نگاه کند. او از حیرت خود، نتوانست زیباییاش را بپوشاند.
هوش مصنوعی: از خودت دور باش، چون آتش بیقراری، نمیتواند حریم وصل را تحمل کند و این بیتابی را نمیتوان دور کرد.
هوش مصنوعی: مروارید یتیمی دور از خود، مایهی سرافرازی و احترام است و کسی که از اتصال به این عشق بیقرار، دور شود، نمیتواند از این مقام و عزت دل بکند.
هوش مصنوعی: گهر یتیم، سمبل ارزش و احترام است و ما نباید با مشکلات زندگی، به آن آسیب بزنیم. باید مراقب باشیم که در برابر دشواریها، به جای افتادن در غبار ناامیدی، سعی کنیم غرور و عزت نفس خود را حفظ کنیم.
هوش مصنوعی: خون قربانیان برای کسی مشکل ایجاد نمیکند و از خاک شهیدان نمیتوان راهی را پیدا کرد.
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که امید دادن به پیامآوران کار درستی نیست، چرا که اگر نامه ما را پاره کنند، نشاندهنده این است که خواندن آن برایشان اهمیتی نداشته.
هوش مصنوعی: زیر قدرت و فشار او، کسی که میتواند یک زندگی را در مقابل صدها زندگی به معامله بگذارد، ارزش جان خود را نمیتواند نادیده بگیرد.
هوش مصنوعی: خضر در طول عمر جاودانی خود تسلی یافته است، ولی با وجود اینکه در دنیا سفر کرده و تجربیات زیادی کسب کرده، اما در نهایت نمیتواند در این عالم بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.