دیدنِ لعلِ لبش خاموش میسازد مرا
تنگظرفم، رنگِ می مدهوش میسازد مرا
مُهرهٔ گهوارهام اشک است چون طفلِ یتیم
میخورد خون دایه تا خاموش میسازد مرا
شعلههای شوخ از صَرصَر شود بیباکتر
سیلی استاد، بازیگوش میسازد مرا
پردهٔ شرم و حجابِ من ز گل نازکترست
گرمیِ نَظّاره شبنمپوش میسازد مرا
میکنم در جرعهٔ اول سبکبارش ز غم
چون سبو هر کس که بارِ دوش میسازد مرا
حسنِ مهتابی مرا میریزد از هم چون کتان
از بهار افزون خزان مدهوش میسازد مرا
گر چنین خواهد ز روی دردِ بلبل ناله کرد
همچو شاخِ گل سراپا گوش میسازد مرا
همچنان بر سروِ سیمینِ تو میلرزد دلم
گر نسیم از برگِ گل آغوش میسازد مرا
گرچه میداند نماند برق پنهان در سحاب
آسمانِ سادهدل خسپوش میسازد مرا
صائب از گفت و شنودِ خلق مغزم پوچ شد
گوش سنگین و لب خاموش میسازد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تأثیر زیبایی و محبت بر روح و روان خود صحبت میکند. او بیان میکند که دیدن لبهای معشوقش او را آرام میکند و در عین حال، اشکهای او که به خاطر درد جدایی است، او را به یاد معصومیت و یتیمی میاندازد. شاعر به نیم نگاهی به وابستگیها و دردهای درونی خود میپردازد و از شور و شوقی که از عشق به دست میآورد، حرف میزند. رابطه بین عشق و دلتنگی، زیبایی و حسرت در اشعارش ملموس است. او به تأثیر گل و نسیم بر احساساتش اشاره کرده و میگوید که ای کاش درد دلش را به بلبل منتقل کند. در پایان، احساس او از شنیدن و گفتوگوهای دیگران، او را به سکوت و اندیشههای عمیقتر میکشاند.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای زیبا و قرمز او را میبینم، مرا وادار به سکوت میکند. من ظرفیت و تحمل کمی دارم و رنگ شراب مرا به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: مهرهای که در گهوارهام دارم، اشک است و مانند طفل یتیم، برای آرام شدنم نیازمند خون دایهاش است.
هوش مصنوعی: شعلههای پرانرژی و شاداب از وزش باد، بیپرواتر میشود و سیلابی که استادانه میآید، مرا به بازی میگیرد.
هوش مصنوعی: شرم و حجاب من از گل هم لطیفتر است و جلوهگری نگاهم مثل شبنم که گل را زیبایی میبخشد، مرا به جلوهای زیبا تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: در جرعهٔ اول، با یک نوشیدن راحت و بیخیالی از غمهای خود فاصله میگیرم، مانند سبوی پر از آب که سبک و خالی میشود. هر کسی که بار غم و مسئولیت را بر دوش خود میگذارد، مرا تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: زیبایی ماه به قدری خیرهکننده است که مرا از هم میپاشد، درست مثل کتان که در بهار بیش از حد شسته میشود و در فصل خزان تحت تأثیر قرار میگیرد و مرا گیج و مبهوت میسازد.
هوش مصنوعی: اگر دلش به خاطر درد و رنجش بخواهد، مانند شاخ گل تمام وجودش را به من اختصاص میدهد و ناله میکند.
هوش مصنوعی: دل من هنوز به خاطر زیبایی و ظرافت تو، مانند درخت سرو به اهتزاز درآمده است. همانطور که نسیم به آرامی از برگ گل عبور میکند، احساسی عمیق در وجودم جریانی تازه ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: هرچند میداند که نوری که در ابرها پنهان است، ماندگار نیست، اما با این حال، دل سادهدل مرا تحت تأثیر قرار میدهد و مرا میسازد.
هوش مصنوعی: من از حرفها و شنیدههای مردم به جایی رسیدهام که ذهنم خالی شده است و حالا گوشهایم سنگین و زبانم خاموش شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.