دیده های شرمگین، دیدن نمی داند که چیست
دست خواب آلود، گل چیدن نمی داند که چیست
اهل غیرت را نمی باشد زبان عرض حال
نبض این بیمار، جنبیدن نمی داند که چیست
هر که از می توبه در آغاز عمر خود نکرد
در جوانی پیر گردیدن نمی داند که چیست
آشکارا سینه بر تیغ شهادت می زند
زخم عاشق آب دزدیدن نمی داند که چیست
خامه نقاش اگر گردد نسیم دلگشا
غنچه تصویر، خندیدن نمی داند که چیست
دست گستاخی نباشد عشق را در آستین
عندلیب مست، گل چیدن نمی داند که چیست
اختیار خود به دست بی قراری داده است
سیل راه بحر پرسیدن نمی داند که چیست
بس که شد افسردگی از سردی ایام عام
موی آتش دیده، پیچیدن نمی داند که چیست
می کند بی پرده هر عیبی که دارد در لباس
هر که چشم از عیب پوشیدن نمی داند که چیست
خواب حیرت را نگردد پرده غفلت حجاب
چشم خود آیینه پوشیدن نمی داند که چیست
در گذر زین عالم پر شور و شر صائب که تخم
در زمین شور بالیدن نمی داند که چیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و پیچیده انسانی است. شاعر به بررسی مسائلی همچون شرم، عشق، توبه، و شهادت میپردازد و به این نکته اشاره میکند که بسیاری از انسانها از تجربههای واقعی و عمیق زندگی خود بیخبر هستند. از جمله موضوعاتی که در شعر مطرح میشود، ناتوانی در درک عشق واقعی، نداشتن شجاعت برای بیان احساسات و عیوب، و ناتوانی در درک مسائل عمیق زندگی است. پایان شعر به این نکته اشاره میکند که زندگی پر از شور و شوق است، اما بسیاری از افراد به خاطر غفلت و افسردگی از لذتهای آن بیبهرهاند.
هوش مصنوعی: چشمهای شرمنده نمیتوانند آنچه را که در خواب آلودگی میگذرد ببینند و گل چیدن را نمیدانند که چه معنایی دارد.
هوش مصنوعی: افراد با غیرت نمیتوانند به سادگی احساسات و مشکلات خود را بیان کنند. این بیماران، نمیدانند که چه چیزی باعث درد و رنج آنها شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در ابتدای جوانی از نوشیدن شراب و لذتهای آن توبه نکند، در میانسالی و پیری نمیداند که چه بر سرش آمده و چه چیزهایی را از دست داده است.
هوش مصنوعی: عاشق با شجاعت و دلیری آماده جانفشانی است و در برابر مشکلات نمیترسد. درد و رنج او به گونهای است که حتی نمی داند چطور باید از آن رنج بکاهد یا آن را درک کند.
هوش مصنوعی: اگر نسیمی دلنشین به قلم نقاش بخورد، حتی غنچهای که به تصویر کشیده شده، نمیداند خندیدن چیست.
هوش مصنوعی: عشق نمیتواند از دست کسی که جسور است بیرون بیاید. پرندهای که مست است و در آستین خوابیده، نمیداند که چیدن گل چه معنایی دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن نوعی ناامیدی و سرگردانی است. میگوید که انسان، اختیار خود را به دست احساسات و اضطرابهایش سپرده و نمیداند که در این مسیر، حقیقت یا هدفش چیست. به نوعی، فرد در جریان زندگی مانند یک سیل، بدون هدف مشخصی پیش میرود و نمیتواند به درستی سوالات عمیق زندگیاش را پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوه ناشی از روزهای سرد و بیروح، دیگر حتی موهای آتشینش نمیداند که چیست و چگونه باید خود را نشان دهد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از عیبها آگاه نیست و نمیتواند آنها را نادیده بگیرد، به راحتی عیبهای دیگران را در کارهایشان میبیند و به آنها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: فردی که در خواب حیرت و شگفتی به سر میبرد، نمیتواند پردهی غفلت را از چشمانش بردارد. او نمیداند که چگونه باید واقعیت را ببیند و درک کند.
هوش مصنوعی: در این دنیا پر از هیاهو و آشفتگی، صائب به این فکر است که در این زمین پر از درد و رنج، هیچ چیز نمیتواند به خوبی رشد کند و شکوفا شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.