ریخت در دل سینه من هر که را مینا شکست
من شدم مستان خمار هر که را صهبا شکست
در خمار و مستی از ما چون نمی گیرد خبر
توبه ما را چرا آن چشم بی پروا شکست؟
می کند خون گل ز چشم غیرتم بی اختیار
تا که را خاری ز راه عشق او در پا شکست
خشک مغزان جهان با تردماغان دشمنند
کشتی ما تخته ها بر مغز این دریا شکست
ظلم کردن بر بلا گردان خود انصاف نیست
بی سبب بال مرا آن آتشین سیما شکست
نعل ما را شوق بیتابی که بر آتش نهاد
بر کمر کوه گران را دامن صحرا شکست
چون علم گر پا توانی کرد قایم در مصاف
لشکری را می توانی با تن تنها شکست
بر چراغ دیده من نور بیتابی فزود
آن که از سنگین دلی آیینه ما را شکست
می شمارد سنگ کم رطل گران را ظرف ما
ساغر بی ظرف نتواند خمار ما شکست
خاک خواهد کرد صائب درد می در کاسه اش
محتسب گر بر سر خم ساغر و مینا شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالاتی از عشق و مستی است که شاعر به آن دچار شده است. شاعر از دلشکستگیهای ناشی از عشق روایت میکند و به توصیف عواطفی میپردازد که او را در حالت خمار و مستی قرار دادهاند. در این شعر، شاعر به ظلم و نابرابری در دنیای عشق اشاره میکند و میگوید که به رغم نازیباییهایی که در عشق وجود دارد، او همچنان در پی زیبایی و شور و شعف آن است. همچنین، شاعر به سادگی و عمیق بودن احساساتش اشاره میکند و در انتها بر این نکته تاکید دارد که درد و رنج ناشی از عشق بار سنگینی را بر دوش او گذاشته است. در مجموع، شعر نمایانگر تضادهای عاطفی و روحی ناشی از عشق است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل من اثرش را به جا گذاشت، وقتی که مینا (شراب) را شکست، من شدم مستان خمار و سرمست، همانند کسی که صهبا (شراب) را شکست.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در حالتی از خمار و مستی به سر میبریم و کسی از حال خود ما باخبر نیست. حالا میپرسم، چرا آن چشمی که بیپروا و بیاهتمام به ما نگاه میکند، دل ما را میشکند؟
هوش مصنوعی: چشم غیرتم به طور ناخواسته از عشق او به عشق گل میبارد و به همین دلیل، وقتی که کسی به عشق او آسیب میزند، احساس درد و رنج میکنم.
هوش مصنوعی: افراد کمفکر و محدود درک از جهانی که در آن زندگی میکنند، با کسانی که اندیشه و افکار بازتری دارند، مخالف هستند. این تضاد باعث میشود که مشکلاتی به وجود آید و مسیر زندگی افراد خلاق و تفکر باز به چالش کشیده شود.
هوش مصنوعی: ظلم بر کسی که خود دچار مشکلات و رنجهاست درست نیست. بدون دلیل و به خاطر زیبایی و جذابیتِ او، بالهای من را شکستهاند.
هوش مصنوعی: شوق و التهاب ما مانند نعلی است که بر روی آتش قرار گرفته و به همین دلیل توانسته است دامن کوههای سنگین را بشکافد و از میان دشتها عبور کند.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی علم و دانش را در دستانت نگهداری، میتوانی حتی در برابر لشکری بزرگ با تنها بدن خودت پیروز شوی.
هوش مصنوعی: چشمانم روشنایی بیشتری پیدا کردهاند، چون کسی با دل غمگینش به ما آسیب رسانده و دل ما را شکسته است.
هوش مصنوعی: وزن کمتری را سنگی با ارزش بالا میسنجد، اما هیچ ظرفی نمیتواند حال مستی ما را بدون شراب حفظ کند و ما را از شکست نجات دهد.
هوش مصنوعی: اگر محتسب بر سر خم و ظرف شراب ضربه بزند و آن را بشکند، صائب معصومیت و درد خود را در خاک خواهد کرد. در واقع، او به خاطر عشق و شیفتگیاش به شراب از درد خویش چشمپوشی میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به طرف سر کلاه آن شوخ بی پروا شکست
سرکشان را زین شکست افتاد بر دلها شکست
این قدر استادگی ای سنگدل در کار نیست
می توان از گردش چشمی خمار ما شکست
در خور احسان به سایل ظرف می بخشد کریم
[...]
عالم آب است جام می زدست ما شکست
چون حباب این کاسه آخر بر سر دریا شکست
با سرشکم شوخی در خون تپیدن هم نماند
ضعف تا بال و پر پرواز رنگم را شکست
کامیاب لذت افتادگی خواهی شدن
[...]
تازمستی غنچه برفرق چمن میناشکست
رنگ ما هم ازترنج جام می صفرا شکست
تنگنای شهر، تاب شهرت سودا نداشت
گرد ما دیوانگان در دامن صحرا شکست
میرود بر باد عالمگر خموشان دم زنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.