قسمت ما از بهاران همچو گل خمیازه ای است
روزی بلبل ز فریاد و فغان آوازه ای است
هر گلی را نوبهاری هست در باغ جهان
نوبهار ما نظربازان ز روی تازه ای است
هر رگ ابری پی جمعیت دردی کشان
کز خزان پاشیده اند از یکدگر شیرازه ای است
همچو طوق قمری از سرو سهی در بوستان
قسمت ما زان قد رعنا همین خمیازه ای است
روی شرم آلود را گلگونه ای در کار نیست
چهره سیمین بران را شرم بهتر غازه ای است
چشم بینش گر گشایی بر سراپای وجود
از برای حرف کم گفتن دهن اندازه ای است
از خیال آسمان پیما به گلزار سخن
مبدعش صائب بود هر جا زمین تازه ای است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.