عطر آن گل پیرهن تا در هوا پیچیده است
بوی گل دودی است در مغز صبا پیچیده است
سرو سیمین تو تا یکتای پیراهن شده است
برگ گل از غنچه خود در قبا پیچیده است
از عرق هر حلقه چشم گریه آلودی شده است
تا سر زلفش دگر دست که را پیچیده است؟
بر لب آب بقا از تشنگی جان می دهد
دست هر کس را که حیرت بر قفا پیچیده است
در غبار خاطر ما، ناله های خونچکان
همچو بوی خون به خاک کربلا پیچیده است
می شمارد پرده بیگانگی گلزار را
هر که از گل در نسیم آشنا پیچیده است
با تو ظالم در نمی گیرد فسون عجز ما
ورنه گوش آسمان را آه ما پیچیده است
پنجه مومین ما سرپنجه فولاد را
بارها از راه تسلیم و رضا پیچیده است
احتیاج استخوان بر یکدگر خواهد شکست
نخوتی کز سایه در مغز هما پیچیده است
نیست صائب دامن افلاک رنگین از شفق
خون ما افلاک را بر دست و پا پیچیده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و کمالات گل و طبیعت میپردازد و در عین حال حس تنهایی و درد را نیز در خود گنجانده است. عطر گلها و زیبایی سرو به عنوان نمادهایی از عشق و زیبایی بیان شدهاند، در حالی که غم و anguish نیز در صحنههای دیگر شعری مشهود است. شاعر به ارتباط عاطفی و نیاز به وصل اشاره دارد و نشان میدهد که این احساسات عمیق در بافت زندگی و تاریخ ما پیوسته شده است. نالهها و دردها به زمین کربلا مرتبط میشوند، و در نهایت، تلاشی برای بیان نیاز و رنج انسانی در برابر ظلمه و مشکلات زندگی در قالب احساس زیباییشناسی و معنوی تشریح شده است.
هوش مصنوعی: بوی عطری که از گل به مشام میرسد، در فضا پراکنده شده و حس عجیبی دارد که مانند بوی دود گل است. این عطر به نسیم صبحگاهی که به آن "صبا" گفته میشود، نفوذ کرده و با آن ترکیب شده است.
هوش مصنوعی: سرو زیبا و خوش قد و قامت تو به مانند یک لباس منحصر به فرد جلوه کرده است و برگ گل از غنچهاش در آغوش خود پیچیده است.
هوش مصنوعی: از اشکهایی که از چشمانش در آمده، حلقههایی در دل او ایجاد شده است. حالا که موهایش به طرز زیبایی پیچ خورده، نمیدانم این زیبایی به چه کسی میرسد؟
هوش مصنوعی: در کنار آب، کسی که از تشنگی در حال جان دادن است، نشان میدهد که دیگران هم در حیرت و سردرگمی به سر میبرند و نمیتوانند به او کمک کنند.
هوش مصنوعی: در ذهن ما، صداهای دردناک و ناگوار مانند بوی خون در سرزمین کربلا منتشر شده است.
هوش مصنوعی: هر کس که با گل آشنا باشد و در نسیم آن بپیچد، میتواند غم دوری و بیگانگی گلزار را احساس کند.
هوش مصنوعی: هر چند ما در برابر ظلم تو ناتوانیم و عجز ما تأثیری ندارد، اما صدای آه و نالهمان به گوش آسمان رسیده است.
هوش مصنوعی: دستهای مؤمن ما بارها از طریق تسلیم و رضایت، توانستهاند قدرت و استقامت آهنین را به چالش بکشند.
هوش مصنوعی: نیاز و کمبود انسانها باعث میشود که غرور و خودبزرگبینی که مانند سایهای در قلب و ذهن وجود دارد، از بین برود و شکست بخورد.
هوش مصنوعی: صائب، میگوید که آسمان به دلیل خون ما رنگین نیست، بلکه برعکس، خون ما باعث زنجیر کردن آسمان به زمین شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل مرا با داغ آن ناآشنا پیچیده است
طفل بدخوی من آتش در قبا پیچیده است
مور خط زنجیر تا در پای زلف افگنده است
دود سودا بر دماغ اژدها پیچیده است
عشق اگر خواهی برو دست از حیات خود بشوی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.