اشک ریز از مالش چرخ دغا آسوده است
خوشه پروین ز رنج آسیا آسوده است
تا خط بغداد جامم هست در مد نظر
سبحه پندارم به خاک کربلا آسوده است
تا نیاید پا به سنگت، از وطن بیرون میا
دانه تا در خوشه است از آسیا آسوده است
ما چو خار از هر سر دیوار گردن می کشیم
شبنم گستاخ را بنگر کجا آسوده است
درع داودی است در راه طلب، افتادگی
از غم خار مغیلان نقش پا آسوده است
در حباب بحر اشک ما به چشم کم مبین
در ته هر قبه ای صد ناخدا آسوده است
تا تو گلبانگی ز لب صائب نمی آری برون
عندلیب باغ جنت ز نوا آسوده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.