بوسه از لعلت قدح در چشمه کوثر زده است
خنده از تنگ دهانت غوطه در شکر زده است
می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
در دبستان ریاضت، فرد باطل نیستیم
صفحه پهلوی ما را بوریا مسطر زده است
چین ابرو را چه در آزار ما سر داده ای؟
غیر آه بی اثر دیگر چه از ما سر زده است؟
آسمان در شور چشمی بیگناه افتاده است
اشک شور من نمک در دیده اختر زده است
صد خیابان سرو، پا انداز نخل سرکشت!
با تن تنها مکرر بر صف محشر زده است
جوش غیرت می زند خون شفق از رشک من
برق را مژگان آتشدست من خنجر زده است
چون ننوشد کاسه کاسه زهر صائب مدعی؟
کلک از شیرین زبانی نیش بر شکر زده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و احساسات عاشقانه میپردازد. شاعر به بوسهای از لب معشوق و لبخند او اشاره میکند که شبیه به شکر است. او میگوید که میتواند با لطافت به دلهای سخت نفوذ کند و فضایل خود را نشان دهد. در ادامه، شاعر به آزار و شکنجههایی که از چین ابروهای معشوق میبیند اشاره میکند و احساس ناامیدی را بیان میکند. همچنین، اشکهای او مانند نمک در چشمان ستارههاست و نشان دهندهی درد اوست. شاعر از عشقی سرشار میگوید که خون شفق را بر میانگیزد و مژگانش چون خنجر به برق نگاهش میزنند. در پایان، او به زهر سالیان و شیرینیهای کلامی اشاره میکند و تأکید میکند که قلبش با چالشهای عاطفی و عشق در تقابل است.
هوش مصنوعی: بوسهای که بر لبانت زده شده، به شیرینی و زیبایی آب کوثر است و لبخندت که از دهانت میجوشد، همچون غوطهوری در شکر شیرین است.
هوش مصنوعی: با نرمی و لطافت میتوان به دلهای سخت راه پیدا کرد، چرا که این دلها همچون گوهرهایی هستند که در عمق وجود خود، زیبایی و صفا دارند.
هوش مصنوعی: در مکتب سختکوشی، ما فردی بیفایده نیستیم؛ زندگی ما مانند صفحهای است که با دقت و نظم خاصی نوشته شده است.
هوش مصنوعی: چرا با چین ابروهایت ما را آزار میدهی؟ غیر از آهی که بیاثر است، دیگر چه حسی از ما منتشر شده است؟
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر چشمی معصوم دچار التهاب و هیجان شده است و اشکهای من باعث شده که مانند نمک در چشمان ستارهها جلوهگری کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و لطافت سروها و نخلها اشاره میکند. سروها مانند خیابانی زیبا و با وقار دیده میشوند که در میانشان نخلها قد برافراشتهاند. در عین حال، شاعر از تنهایی و مکرر بودن حال خود سخن میگوید که در صف محشر یا جمع کثیری از مردم، احساس تنهایی و جدا بودن از دیگران دارد.
هوش مصنوعی: غیرت و حس حسادت من چنان شدید است که مانند سرخی افق در غروب، خون میجوشد. چشمانم مانند آتشی هستند که برق میزنند و گویا چنان قوی و تندند که به سادگی میتوانند بر خود یک خنجر فرود آورند.
هوش مصنوعی: وقتی کسی نتواند به صورت مکرر از زهر تلخی که در دل دارد، صحبت کند، چگونه ممکن است ادعای حقیقت کند؟ سخنانی که به ظاهر شیرین و دلنشین هستند، در واقع میتوانند به راحتی لطمهای بزرگ بزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.