میرسد هر دم مرا از چرخ آزاری جدا
میخلد در دیدهٔ من هر نفس خاری جدا
از متاع عاریت بر خود دکانی چیدهام
وام خود خواهد ز من هر دم طلبکاری جدا
چون گنهکاری که هر ساعت ازو عضوی برند
چرخ سنگینِ دل ز من هر دم کند یاری جدا
نیست ممکن جان پر افسوس من خالی شود
گر شود هر موی من آه شرر باری جدا
تا شدم بیعشق، میلرزم به جان خویشتن
هیچ بیماری نگردد از پرستاری جدا
دست من چون خار دیوارست از گل بینصیب
ور نه دارد دامن گل هر سر خاری جدا
نه همین خورشید سرگرم است از سودای او
عشق دارد در دل هر ذره بازاری جدا
حُسن سرکش، کافر از جوش هواداران شود
دارد از هر طوق، قمری سروِ زناری جدا
قطع امید از حیات تلخ بر من مشکل است
وای بر آن کس که گردد از شکرزاری جدا
تکیه بر پیوند جان و تن مکن صائب که چرخ
این چنین پیوندها کرده است بسیاری جدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق خود نسبت به عشق و رنجی که از آن میکشد، میپردازد. او از آسیبهای زندگی و حواشی آن سخن میگوید و میگوید که هر لحظه احساس جدایی و تنهایی به او دست میدهد. او به این نکته اشاره میکند که حتی در عشق میتواند بیماری و درد را تجربه کند و نمیتواند از این احساس رهایی یابد. همچنین، او به مسأله ناپایداری زندگی و پیوندها اشاره میکند و از قطع امیدی که ممکن است از زندگی شیرین داشته باشد، ابراز تاسف میکند. در نهایت، شاعر هشدار میدهد که به ارتباطات ظاهری و فریبنده تکیه نکنیم، زیرا سختیها و دردها در زندگی همواره وجود دارند.
هوش مصنوعی: هر لحظه از چرخ روزگار، درد و رنجی به من میرسد و در هر نفسی که میکشم، غمی در چشمانم جوانه میزند.
هوش مصنوعی: من از چیزهایی که به امانت گرفتهام برای خودم کسب و کاری راه انداختهام، اما هر لحظه بدهیام از من درخواست پرداخت میکند و جدا نمیشود.
هوش مصنوعی: این جمله به بیان حالتی تشبیه میکند که مانند گناهکاری است که به خاطر جرمش به تدریج چیزی از او گرفته میشود. احساس شخص در اینجا این است که هر لحظه بار سنگینی بر دلش افزوده میشود و او همچنان از دردی که بر اوست، رنج میبرد.
هوش مصنوعی: نمیشود که جان پر از اندوه من خالی باشد، حتی اگر هر یک از موهایم جدا شود و آهی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی بدون عشق شدم، به جان خود میلرزم و هیچ بیماری نمیتواند از مراقبت و پرستاری دور باشد.
هوش مصنوعی: دست من به مانند خارهایی است که به دیوار چسبیدهاند و از گل و زیبایی بیبهرهاند؛ و اگر نه، هر خار میتواند دامن گل را بگیرد و از آن جدا شود.
هوش مصنوعی: این خورشید فقط به خاطر خود نمیدرخشد، بلکه در دل هر ذرهی موجود در جهان، عشق و آرزوی او وجود دارد و هر کدام به نوعی در پی کار و تجارت خود هستند.
هوش مصنوعی: زیبایی سرکش و غیرقابل دسترسی باعث میشود که حتی کسانی که از او حمایت میکنند، دچار تغییر و تزلزل شوند. او مانند قمر درخشان میان ستارهها، در بین تمامی زیباییها خود را نشان میدهد و از دیگران متمایز است.
هوش مصنوعی: قطع امید از زندگی تلخ برای من دشوار است، وای بر کسی که از دنیای شیرین زندگی دور شود.
هوش مصنوعی: به پیوند بین روح و بدن تکیه نکن، زیرا زمانه باعث جداییهای زیادی بین آنها شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.