آن که چاک سینه ام از غمزه بیباک اوست
خنده صبح قیامت یک گریبان چاک اوست
باده عشق از سبکروحی به ما آمیخته است
ورنه روی آسمان نیلی ز دست تاک اوست
برق می بوسد زمین خاکساران را ز دور
وقت آن کس خوش که تخمش در زمین پاک اوست
دام راه ما نگردد حلقه زلف مجاز
ما و صیادی که گردون حلقه فتراک اوست
مرگ می ترسد ز عاشق، ورنه در روی زمین
هر که را گیرند نام از سرکشان، در خاک اوست
آن که صائب نعل ما از شوق او در آتش است
خرده انجم سپند روی آتشناک اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد اثرات عشق و زیبایی عشق معشوق بر دل شاعر و جهان پیرامون اوست. شاعر اشاره میکند که درد و غم او ناشی از جاذبه و غمزهی معشوق است. او همچنین به باده عشق و سبکی روحی که از آن میگیرد، اشاره میکند و میگوید که زیبایی آسمان و زمین متاثر از وجود معشوق است. مرگ نیز از عاشق میترسد زیرا عشق او قوی و پایدار است. نهایتاً، شاعر به تضاد میان عشق واقعی و مجاز اشاره میکند و بیان میکند که لحظههای خوشی برای او زمانی است که در میانه این عشق حقیقی قرار دارد.
هوش مصنوعی: آن که باعث درد و رنج من شده، همان کسی است که در قیامت، لبخندش مانند گریبان پاره پاره من است.
هوش مصنوعی: شراب عشق با روح سبکبال ما درآمیخته است، وگرنه رنگ آسمان آبی از انگور آن تاک است.
هوش مصنوعی: برق، به دور از زمین به خاکساران سلام میدهد، و زمان خوشی آن کسی فرامیرسد که دانهاش در زمین پاک او قرار دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر میگوید که حلقه زلف محبوب نباید مانع راه ما شود و همچنین به این نکته اشاره میکند که زندگی ما تحت تأثیر عوامل و شرایطی است که میتواند به ما آسیب برساند، مانند صیادی که در گردونه سرنوشت ما وجود دارد. به عبارتی، شاعر از خطراتی که ممکن است در مسیر زندگیاش وجود داشته باشد، صحبت میکند و بر این نکته تأکید میکند که نباید اجازه دهیم آزادانه به سمت آنها برویم.
هوش مصنوعی: مرگ از عشق و عاشقها واهمه دارد، چرا که اگر بیفتد دستگیر کنن، آنها در خاک کسی دیگر هستند.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر عشق او مانند نعل ما در آتش میسوزد، از جذابیتهای تند و آتشین وجودش ناراحت نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن که داغ لاله زار از روی آتشناک اوست
سینه ما چاک چاک از غمزه بیباک اوست
آن که چون مجنون مرا سر در بیابان داده است
حلقه چشم غزالان حلقه فتراک اوست
می کند روشندلان را تربیت دهقان عشق
[...]
خضر از لب تشنگان روی آتشناک اوست
یوسف از خیل اسیران گریبان چاک اوست
گر سری دارم به زلف خوبرویان دور نیست
کز پریشان خاطری پندارم آن فتراک اوست
بخت آنم کو، که گوید چون رسد بر تربتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.