دیده شبنم گر از روی گلستان روشن است
چشم گریان من از رخسار جانان روشن است
روشن از خورشید تابان است اگر روی زمین
ظلمت آباد دل از آیینه رویان روشن است
می کند دل را سیه، رویی که شرم آلود نیست
محفل ما از چراغ زیر دامان روشن است
گریه از آیینه دل می زداید تیرگی
شمع چندانی که چشمش هست گریان روشن است
حسن کامل را به از حیرت نباشد شاهدی
راحت قربانیان از چشم حیران روشن است
بر مزار عاشقان گر نیست شمعی گو مباش
کز دل خونگرم خود خاک شهیدان روشن است
قسمت ما نیست از صبح وطن جز تیرگی
چشم ما از سرمه شام غریبان روشن است
کار گویا می کند کوته زبان لاف را
جوهر شمشیر از زخم نمایان روشن است
می توان ره بردن از عنوان به مضمون نامه را
خلق صاحبخانه از سیمای دربان روشن است
در حریم زلف خود باد صبا را ره مده
کز دل سوزان عاشق این شبستان روشن است
گر شود روشن ز مهر و مه سرای دیگران
خانه اهل کرم صائب ز مهمان روشن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و روشنیهایی میپردازد که از دل و جان عاشق سرچشمه میگیرد. شاعر با اشاره به شبنم و گلستان، روشنایی چشم و دل خود را به عشق و زیبایی معشوق نسبت میدهد. او میگوید که حتی اگر زمین از خورشید روشن باشد، دل او از زیباییهای صورت محبوب روشنتر و پرنورتر است.
شاعر به تأثیر گریه و عشق بر دل پرداخته و آن را به مثابه شمعی میداند که تیرگی را میزداید. در عین حال، به زندگی و مصائب عاشقان اشاره کرده و میگوید که عشق واقعی به راحتی قابل دیدن نیست و خود را با حالتی از حیرت میشناسد.
او همچنین یادآور میشود که اگرچه ممکن است در وطنش تیرگی وجود داشته باشد، دلهای عاشقان با عشق روشن است و حتی در فقدان شمع و روشنی ظاهری، دلهای گرم آنان نور را منتشر میکند.
شاعر به زیبایی البرز و زلف محبوبش اشاره میکند و از آن به عنوان دلی سوزان یاد میکند که این شبستان عشق را روشن کرده است. در پایان، به مهماننوازی و کرم اهل عشق اشاره میکند و میگوید که خانه آنها همیشه پر از نور و روشنی است.
هوش مصنوعی: اگر چشمان شبنم از زیبایی گلستان درخشان است، چشمان اشکبار من به خاطر چهره محبوبم روشنایی دارد.
هوش مصنوعی: اگر زمین در تاریکی باشد، باز هم دلهایی که از وجود زیبا رویان پرشور شدهاند، روشن و تابناک هستند.
هوش مصنوعی: دل را سیاه و غمگین میکند، اما چهرهای که در آن شرم و حیا وجود ندارد، فضای جمع ما را با نوری از چراغی که زیر دامن پنهان است روشن کرده است.
هوش مصنوعی: دل وقتی گریه میکند، مانند آیینهای است که تیرگیها را از خود میزداید. به همین ترتیب، شمعی که در حضور چشمی که گریان است روشن است، نشاندهندهٔ راهیابی به نور و روشنی است.
هوش مصنوعی: جمال و زیبایی کامل، نیازی به شگفتی ندارد و شاهدی برای آن نمیطلبد. آرامش قربانیان عشق، از چشمان حیرتزدهشان نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر بر مزار عاشقان شمعی درخشان نیست، نگران نباش. زیرا خاک مزار شهیدان از عشق و احساسات گرم دل عاشقان روشن و نورانی است.
هوش مصنوعی: ما صبح وطن را نمیبینیم و تنها تیرگی چشمانمان را از غم و اندوه احساس میکنیم، در حالی که شب غریبها روشنایی دارد.
هوش مصنوعی: عمل و کار واقعی، شجاعت و توانایی انسان را نشان میدهد، نه فقط سخنان و ادعاهای توخالی. ارزش و معنی یک فرد از کارهایش مشخص میشود، مانند اثر زخم بر روی شمشیر که نشاندهنده کارایی و قدرت آن است.
هوش مصنوعی: میتوان فهمید که چه کسی صاحب خانه است و مضمون نامه چیست، تنها با توجه به ظاهر و رفتار دربان.
هوش مصنوعی: در فضای اطراف خود به باد صبا اجازه نده که نزدیک بیاید، زیرا این شبستان به خاطر دل سوزان عاشق، روشن و پر نور است.
هوش مصنوعی: اگر دلها به نور خورشید و ماه روشن شود، زندگی دیگران نیز آمادگی مییابد. خانهی اهل کرم، با مهمانانش نورانی و پر از محبت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خلوت تن از فروغ جوهر جان روشن است
آری این مهمانسرا از فیض مهمان روشن است
از گداز تن دل ارباب عرفان روشن است
گرنه باور داری از شمع شبستان روشن است
کی نهان مانند در آفاق صاحب گوهران
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.