هر چه امروزست بار خاطرت فردا گل است
در جگرخاری که اینجا بشکند آنجا گل است
انبساط ماست موقوف گشاد کار خلق
فتح بابی هر که را رو می دهد ما را گل است
هر که با نیکان نشیند رنگ نیکان بر کند
چون ز می سیراب گردد پنبه مینا گل است
می پرستان در خزان عیش بهاران می کنند
قلقل میناست بلبل، باده حمرا گل است
پرده بیگانگی نبود میان حسن و عشق
در حریم بیضه بلبل گرم صحبت با گل است
قدر خاک افتاده را سرگشتگان دانند چیست
نقش پا گمراه را در دامن صحرا گل است
هست با هر داغ من پیوند خاصی عشق را
برگ برگ این چمن پیش چمن پیرا گل است
صحبت روشن ضمیران سرخ رویی بر دهد
شاخ مرجان در کنار بحر سر تا پا گل است
از فروغ شمع صائب نیست غم پروانه را
رهنورد شوق را آتش به زیر پا گل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.