گنجور

 
ادیب صابر

گشته است زبی خوابی و رنج و تب من

بالای شبم دراز چون یارب من

گویی که گره زده ست نوشین لب من

زلف شبه رنگ خویش را بر شب من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode