گنجور

 
ادیب صابر

آن بت که به رخسار بهار آراید

چون رعد همی نالم و رحمش ناید

چون برق به خنده تا لبی بگشاید

چون ابر مرا گریستن فرماید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode