مویم سپید و نامه سیه ماند از گناه
جز عذر و توبه چاره ندانم گناه را
خواهم که عفو و رحمت و لطف تو ای خدا
در کار این سپید کند آن سیاه را
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مویم سپید و نامه سیه ماند از گناه
جز عذر و توبه چاره ندانم گناه را
خواهم که عفو و رحمت و لطف تو ای خدا
در کار این سپید کند آن سیاه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا تو بتاب کردی زلف سپاه را
در تو بماند چشم به خوبی سیاه را
ای رشک مهر و ماه تو گر نیک بنگری
در مهر و ماه طیره کنی مهر و ماه را
گر هیچ بایدت که شوی مشک بوی تو
[...]
خور گرچه نور بخشد هر ماه ماه را
روبد بدیده پیشش صد راه راه را
شاهان ز تاج و گاه، شرف یافتند و او
گه تاج را شرف دهد و گاه گاه را
گر گاه در پناه وی آید ظفر دهد
[...]
ای تخت را خجسته تر از تاج گاه را
وی ملک را فریضه تر از نور ماه را
ای نقش بند دولت بند قبای تو
فر همای داد به سربر کلاه را
روزی که بر نشینی تاج سفیده دم
[...]
آن روی بین که حسن بپوشید ماه را
وآن دام زلف و دانهٔ خال سیاه را
من سرو را قبا نشنیدم دگر که بست
بر فرق آفتاب ندیدم کلاه را
گر صورتی چنین به قیامت برآورند
[...]
آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را
جوید برای خفتن خود خوابگاه را
از عین اعتبار ببینم به گلرخت
زیرا قیاس نیست درازی راه را
ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.